غم ز دل بیرون مرا کی باده احمر برد؟
زردی از آیینه هیهات است روشنگر برد
تلخ گویان را دهن شیرین کنم از نوشخند
بشکند چون نیشکر هر کس مرا، شکر برد
بر سبکباران بود موج خطر باد مراد
کف سلامت کشتی از دریای بی لنگر برد
هر که سازد همچون غواصان نفس در دل گره
از محیط تلخرو دامان پر گوهر برد
اهل دوست نیست ممکن ترک خودبینی کنند
زنگ ازین آیینه نتوانست اسکندر برد
در خزان بی برگ دیدن گلستان را مشکل است
مرغ زیرک در بهاران سر به زیر پر برد
با دل پرخون من ای تندخو کاوش مکن
صرفه هیهات است آتش زین کباب تر برد
خاکیان اکثر گرفتارند در بند جهات
تا که بیرون مهره خود را ازین ششدر برد؟
نیست کار مرغ صائب سینه بر آتش زدن
نامه ما را به آن بدخو مگر صرصر برد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: غزل بیانگر احساسات عمیق و دلتنگی شاعر است. او از آزار و رنجی که در دل دارد سخن میگوید و میخواهد با نوشیدن شراب احساساتش را بیرون بریزد. شاعر تلاش میکند تا با زبانی شیرین دیگران را شاد کند، حتی اگر خود در رنج باشد. او به خطرات زندگی و ناپایداری آن نیز اشاره میکند و بر اهمیت دوستی و خودآگاهی تأکید میکند. شاعر از مشکلات و تلخیهای زندگی و دشواری دیدن زیباییها در مشکلات صحبت میکند و در نهایت خاطرنشان میسازد که بسیاری از انسانها در دام محدودیتها و مشکلات گرفتارند.
هوش مصنوعی: غم را از قلبم بیرون نمیبرد، آیا شراب سرخ میتواند؟ زردی رنگ آیینه هرگز نمیتواند روشنی را منتقل کند.
هوش مصنوعی: من به کسانی که همیشه بدگویی میکنند، میخواهم با لبخند و خوشگویی پاسخ دهم، زیرا میدانم که با شیرینی کلامم میتوانم افسردگی و تلخی آنها را از بین ببرم. هر کس که با من برخورد کند، از شیرینی رفتاریام بهرهمند خواهد شد.
هوش مصنوعی: در میان طوفان و خطرات، کشتی که در دریا بدون لنگر است، میتواند به سلامت و آرامش برسد. این به این معناست که با وجود چالشها و مشکلات، ممکن است در نهایت به موفقیت و ایمنی دست یابیم.
هوش مصنوعی: هر کسی که مانند غواصان در اعماق دل خود جستجو کند و از مشکلات و تلخیها عبور نماید، میتواند به دستاوردهای ارزشمندی دست یابد.
هوش مصنوعی: دوستان واقعی نمیتوانند خود را فراموش کنند و از خودخواهی دست بکشند. مانند این است که اسکندر نتوانسته زنگی را از این آینه بردارد.
هوش مصنوعی: در فصل پاییز، مشاهده زیباییهای باغ و گلستان کار دشواری است. حتی پرندهای هوشمند در بهار، محتاطانه و با احتیاط پرواز میکند.
هوش مصنوعی: با دل دردمند من، ای خشمگین، سر و کار نداشته باش؛ چرا که نمیتوانی از آتش این کباب داغ رهایی یابی.
هوش مصنوعی: بیشتر انسانها در تنگنای زمان و مکان گرفتارند و برای رهایی از محدودیتهای محیطی و شرایط زندگی خود، باید خود را از این قید و بندها آزاد کنند.
هوش مصنوعی: مرغ صائب، به این معناست که او نمیتواند با کلامش بر آتش بیفتد و نامهاش را به دست کسی که بدخلق است برساند، مگر اینکه طوفانی به نام صرصر بیاید. به عبارتی دیگر، او هیچگاه نمیتواند احساسات و کلماتش را به همگان برساند مگر اینکه یک نیروی قوی و ناگهانی در کار باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.