سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۶ - تمثیل در بیداری
مرتضی گفت بشنو ای سایل
سوی ادبار خود مشو مایل
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۴۶ - الجهل داءٌ بلا دواءٍ والحمقُ حفرةٌ بلا عُمقٍ
به کرم کاهل و به زر مایل
جهلشان پیش علمشان حایل
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۵۷ - اندر صفت نقص دنیا
نشود مال جز به دون مایل
جاهل از طبع بد شود سایل
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۱ - فصل فی بیان سبیلالسعادة والطریق المستقیم
گر به بد نفس تو شود مایل
اینت ظلمی عظیم و بس هایل
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۵ - در دانستن آنکه آخرت به از دنیاست
می نخواهم نیم بدان مایل
کردهام حبّ آن ز دل زایل
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۲ - آشنا شدن سلام بغدادی با مجنون
زد بانگ بر آن سباع هایل
تا تیغ کنند در حمایل
عراقی » عشاقنامه » آغاز کتاب » بخش ۸ - در مدح صاحب دیوان
جود او عاشق است بر سایل
کرمش سابق است بر مایل
سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۸
چشم خدا بر تو ای بدیع شمایل
یار من و شمع جمع و شاه قبایل
جلوه کنان میروی و باز میآیی
سرو ندیدم بدین صفت متمایل
هر صفتی را دلیل معرفتی هست
[...]
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۴۳ - در بیان آنکه بسیاران بصورت اولیا برآمدهاند و گفتار اولیا را آموخته و در حقیقت رهزناند . هرکه تمییز دارد بایشان سر فرود نیاورد، و ولی را از عدو بشناسد، چنانکه صراف زر صافی را از قلب تمییز میکند، اگرچه در صورت بهم میمانند که المؤمن کیس ممیز و در تقریر آنکه اولیا بهر صورت که خواهند مصور شوند
هیکل الجسم مانع حائل
فارس الروح واصل جائل
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹۳ - ذکر عمارتی که بدار الخلاقه شد بلند و آغاز آن ز جامع دین بست کردگار
شدش در دل به بنیاد خیرات مایل
ز نور نیت کرد یک طرف حایل
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » دیباچه » بخش ۲ - فی ترتیب الکتاب و سبب نظمه
عالم کژ نظر بدان قایل
زاهد خر صفت بدان مایل
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب چهارم » فصل چهارم » بخش ۴ - الضلال المبین
عقل مشائی ز دین مایل
به قدیم و حدوث شد قایل
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۷
هر نکتهای که گفتم در وصفِ آن شَمایل
هر کو شنید گفتا «لِلّهِ دَرُّ قائل»
تحصیلِ عشق و رندی آسان نمود اول
آخر بسوخت جانم در کسبِ این فضایل
حَلّاج بر سرِ دار این نکته خوش سُراید
[...]
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۴ - اشارت به معنی تنزیه که متقضای عقل و تشبیه که موجب سمع است با تنبیه بر آنکه کمال در مرتبه جمع است
نه به تشبیه آنچنان مایل
که به جسم و جهت شوی قایل
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۵۸ - حکایت آن . . . که یکی از فضلا التماس کرد که علی را تعریف کن و پرسیدن آن فاضل که کدام علی را آن علی را که معتقد توست یا آن علی را که معتقد ماست
به خلافت دلش بسی مایل
شد ابوبکر در میان حایل
کوهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۲
از روی حسن معنی جانرا بتی است مایل
زانرو نگشت هرگز از روی حسن زایل
نزد توجمله خوبان چون ذره پیش خورشید
بر عجز خویش هستند ذرات جمله قایل
تا چشم بد نبیند روی نکوی او را
[...]