چشم خدا بر تو ای بدیع شمایل
یار من و شمع جمع و شاه قبایل
جلوه کنان میروی و باز میآیی
سرو ندیدم بدین صفت متمایل
هر صفتی را دلیل معرفتی هست
روی تو بر قدرت خدای دلایل
قصه لیلی مخوان و غصه مجنون
عهد تو منسوخ کرد ذکر اوایل
نام تو میرفت و عارفان بشنیدند
هر دو به رقص آمدند سامع و قایل
پرده چه باشد میان عاشق و معشوق
سد سکندر نه مانع است و نه حایل
گو همه شهرم نگه کنند و ببینند
دست در آغوش یار کرده حمایل
دور به آخر رسید و عمر به پایان
شوق تو ساکن نگشت و مهر تو زایل
گر تو برانی کسم شفیع نباشد
ره به تو دانم دگر به هیچ وسایل
با که نگفتم حکایت غم عشقت
این همه گفتیم و حل نگشت مسائل
سعدی از این پس نه عاقلست نه هشیار
عشق بچربید بر فنون فضایل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و عشق اشاره دارد و بیانگر احساس عمیق شاعر نسبت به معشوق است. شاعر به معشوق خود، که نماد زیبایی و جذابیت است، نگاهی عارفانه دارد و او را از هر وصفی فراتر میداند. عشق و شوق به معشوق در این شعر به قدری عمیق است که هیچ مانعی نمیتواند رابطه عاشق و معشوق را جدا کند. شاعر همچنین به بیمعنایی غمهایی چون داستان لیلی و مجنون اشاره میکند و میگوید که عشق او بر همه چیز دیگر غلبه کرده است. در پایان، شاعر خود را تحت تأثیر این عشق میبیند و از عقل و هشیاریاش میگذرد.
هوش مصنوعی: چشم خدا به توست، ای زیبا و منحصر به فرد، که یار من هستی و همراه با دیگران در جمعی درخشان و بزرگ قرار داری.
هوش مصنوعی: تو با زیبایی و شکوه حرکت میکنی و دوباره برمیگردی؛ من هیچ سرو و درختی را ندیدم که به این خوبی و جذابیت بخواهد.
هوش مصنوعی: هر ویژگی و صفتی که در وجود تو جلوهگر است، نشاندهندهی وجود قدرت و حکمت خداوند است.
هوش مصنوعی: داستان لیلی و مجنون را نگو و غصههای آن را نخور، زیرا عهد و یادگار تو فراموش شده است. دیگر اشارهای به آن روزهای گذشته نکن.
هوش مصنوعی: نام تو در حال طواف بود و عارفان وقتی آن را شنیدند، هر دو - شنونده و گوینده - به رقص درآمدند.
هوش مصنوعی: هیچ مانعی نمیتواند بین عاشق و معشوق قرار بگیرد، حتی اگر به اندازهی سد سکندر بزرگ باشد. عشق قویتر از این موانع است و هیچ چیز نمیتواند آنها را از هم جدا کند.
هوش مصنوعی: اگر چه همهی مردم شهر نظارهگر باشند و به تماشای من بپردازند که در آغوش محبوبم دست انداختهام و او را در آغوش گرفتم.
هوش مصنوعی: زمان به انتها رسید و عمر به پایان خودش نزدیک شد، اما اشتیاق و عشق تو همچنان در دل من باقی ماند و از بین نرفت.
هوش مصنوعی: اگر تو کسی را طرد کنی، دیگر کسی نخواهد بود که شفاعت کند و من به تو میدانم که به هیچ وسیلهای دست نمیزنم.
هوش مصنوعی: من به هیچکس از درد و مشکلات عشقت نگفتم، اما با این حال، ما این همه صحبت کردیم و هنوز هم نتوانستیم به حل مسائل بپردازیم.
هوش مصنوعی: سعدی دیگر نه آدم باهوشی است و نه درک درستی دارد، زیرا عشق بر تمام فضایل و هنرهایش غلبه کرده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
حسن بدیع تو ای خجسته شمایل
فتنه ایام گشت و شور قبایل
بار دل عاشقانت زلف دو تا کرد
ورنه نبودی بدین صفت تمایل
از که بپوشم حدیث عشق که باشد
[...]
هر دل شیدا که شد به روی تو مایل
باز نگردد به صدهزار دلایل
سرو فرازنده از قیام تو بی پا
مهر فروزنده از جمال تو زایل
حلقهٔ گیسوی تو کمند مجانین
[...]
ماه من، ای بدر آفتاب شمایل
شاه من، ای خسرو خجسته خصایل
دیده ترسا به هیچ دیر و کلیسا
چون تو ندیده بتی بدیع شمایل
فتنه چشمت بلای جان بزرگان
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۶ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.