بخش ۵۸ - حکایت آن . . . که یکی از فضلا التماس کرد که علی را تعریف کن و پرسیدن آن فاضل که کدام علی را آن علی را که معتقد توست یا آن علی را که معتقد ماست
آن یکی پیش عالمی فاضل
گفت کای در علوم دین کامل
بازگو رمزی از علی ولی
که تو را یافتم ولی علی
گفت کای در ولای من واهی
از کدامین علی سخن خواهی
زان علی کش تویی ظهیر و معین
یا ازان کش منم رهی و رهین
گفت من گرچه اندکی دانم
در دو عالم علی یکی دانم
شرح این نکته را تمام بگوی
آن کدام است و این کدام بگوی
گفت آن کو بود گزیده تو
نیست جز نقش نو کشیده تو
پیکری آفریده ای به خیال
گذرانیده ای بر او احوال
پهلوانی بروت مالیده
بهر کین در دغا سگالیده
. . .
. . .
بنده نفس خویش چون من و تو
فارغ از دین و کیش چون من و تو
در خیبر به زور خود کنده
برده تا دوش و دورش افکنده
به خلافت دلش بسی مایل
شد ابوبکر در میان حایل
بعد بوبکر خواست دیگر بار
لیکن آن بر عمر گرفت قرار
چون ازین ورطه رخت بست عمر
شد خلافت نصیب یار دگر
در تک و پوی بهر این مطلوب
همه غالب شدند و او مغلوب
با چنین وهم و ظن ز نادانی
اسدالله غالبش خوانی
این علی را در شماره که و مه
خود نبوده ست ور نباشد به
وان علس کش منم به جان بنده
سبلت نفس شوم را کنده
بر صف اهل زیغ با دل صاف
بهر اعدای دین کشیده مصاف
بوده از غایت فتوت خویش
خالی از حول خویش و قوت خویش
قوت و فعل حق ازو زده سر
کنده بی خویشتن در خیبر
خود چه خیبر که چنبر گردون
پیش آن دست و پنجه بود زبون
دید ز آفات، خود خلافت را
بی ضرورت نخواست آفت را
هر چه بر دل نشیند از وی گرد
هست در چشم مرد آفت مرد
چیست گرد آنکه از ظهور وجود
زو مکدر شود صفای شهود
تا کسی بود ز انحراف مصون
کاید آن کار را ز عهده برون
بود با او موافق و منقاد
در جنگ و مخالفت نگشاد
چون همه روی در نقاب شدند
ذره سان محو آفتاب شدند
غیر از او کس ز خاص و عام نبود
که تواند به آن قیام نمود
لاجرم نصرت شریعت را
متکفل شد آن ودیعت را
بود سر کمال مصطفوی
گشت ختم خلافت نبوی
بود ختم رسل نبی وز پی
شد علی خاتم خلافت وی
جمعی از بیعتش ابا کردند
و اندر آن سرکشی خطا کردند
سر کشیدن ز امر اهل کمال
هست ناشی ز سر نقص و وبال
در جهان شاه و رهبری چو علی
گر کسی سر کشد زهی دغلی
این علی در کمال خلق و سیر
. . .
نیست در هیچ معنی و جهتی
. . . را به او مشابهتی
او به موهوم خویش دارد رو
زانکه موهوم اوست در خور او
علیی بهر خود تراشیده
خاطر از مهر او خراشیده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، گفتگویی میان فردی و یک عالم فاضل در مورد مفهوم و شخصیت علی (ع) روایت شده است. فرد از عالم درخواست میکند که رمزی از علی را بازگو کند. عالم در پاسخ میگوید که باید مشخص کند از کدام علی صحبت میکند؛ آیا علیای که او (فرد پرسشگر) به آن اشاره میکند، یا علیای که خود عالم میشناسد. فرد ادعا میکند که علی را در دو جهان یکی میداند.
عالم سپس به تبیین فضایل و ویژگیهای علی (ع) میپردازد و به قهرمانیهای او و زندگیاش در اسلام اشاره میکند. او به مساله خلافت و چالشهای موجود در آن دوران نیز اشاره میکند. در نهایت، عالم به یکتایی علی در کمال و مقامش اشاره دارد و میگوید که هیچکس نمیتواند به او مشابهت داشته باشد. این گفتگو نشاندهنده عمق معرفت و جایگاه ویژه علی (ع) در دین و دنیای اسلام است.
هوش مصنوعی: یک فرد در حضور عالمی دانا گفت: «ای کسی که در دانشهای دینی به کمال رسیدهای».
هوش مصنوعی: به من یک راز درباره علی بگو، چون من تو را پیدا کردهام، اما تو علی نیستی.
هوش مصنوعی: میگوید ای کسی که در سرزمین من هستی، از کدام یک از علیها میخواهی صحبت کنی؟
هوش مصنوعی: تو یا از آن علی هستی که یاریگر و همراه است، یا من آن کسی هستم که در آستانه راه و وابسته به آن راه هستم.
هوش مصنوعی: او میگوید که اگرچه دانش من در این دنیا و آن دنیا کم است، اما در دل خود علی را یگانه و منحصر به فرد میدانم.
هوش مصنوعی: بیا تمام جزئیات این موضوع را توضیح بده، بگو این چه چیزی است و آن چه چیزی است.
هوش مصنوعی: آن کس که به تو نزدیک است، فقط تصویری جدید از خود را به نمایش گذاشته است و ویژگی خاصی ندارد.
هوش مصنوعی: وجودی را خلق کردهای که با خیال و آرزوهایت شکل گرفته و بر آن احساسات و تجربیات خود را نقش زدهای.
هوش مصنوعی: جوانمردی به خاطر انتقام، به ترفند و نیرنگ متوسل شده است.
هوش مصنوعی: این بیت به بیان این نکته میپردازد که انسانها با وجود تمام مشکلات و چالشهایی که در زندگی با آنها مواجه میشوند، همچنان به پیشرفت و تلاش ادامه میدهند و نمیگذارند شرایط سخت باعث تضعیف روحیه و امید آنها شود. این پیام نشاندهندهی ارادهی قوی و مقاومت در برابر مشکلات است.
هوش مصنوعی: من هم مثل تو، اسیر نفس خود هستم و از دین و مذهب بیخبرم.
هوش مصنوعی: در خیبر، با قدرت و توان خود، کسی را به زمین زده و او را به آن سمت افکنده است.
هوش مصنوعی: ابوبکر به شدت به رهبری و خلافت دل بسته و تمایل دارد، اما در این میان موانعی وجود دارد.
هوش مصنوعی: بعد از اینکه ابوبکر دوباره خواست که رهبری را بر عهده گیرد، اما عمر این مسئولیت را بر عهده گرفت و بر آن ثابت قدم ماند.
هوش مصنوعی: زمانی که اینجا را ترک کردم، عمر من به پایان رسید و ریاست به شخص دیگری رسید.
هوش مصنوعی: همه برای رسیدن به این هدف تلاش کردند و زحمت کشیدند، اما او شکست خورد.
هوش مصنوعی: با چنین برداشت و فکر نادرست، از نادانی او را اسدالله غالب مینامی.
هوش مصنوعی: علی در مقام و منزلت خود به قدری عظیم و بینظیر است که هیچ کس دیگری نمیتواند به او برسد. اگرچه او در جمع شماری از بزرگان و افراد مهم قرار دارد، اما به هیچ وجه مساوی و همتراز آنها نیست.
هوش مصنوعی: من در عشق تو به شدت آسیب دیدهام و از جان خود برای تو جانفشانی میکنم.
هوش مصنوعی: در بین جمعیت منحرف و با نیتی پاک، برای دفاع از دین با دشمنان به مبارزه پرداخته شده است.
هوش مصنوعی: انسانی که به نهایت جوانمردی رسیده است، به اندازهای از قدرت و توانایی خود خالی است که نشاندهنده بزرگی روح اوست.
هوش مصنوعی: قدرت و عمل حق از او سرچشمه گرفته و در خیبر، بینیاز از خود، عمل کرده است.
هوش مصنوعی: شخصی به خود میبالد و عظمتی را که دارد، در مقایسه با قدرتهای بزرگ و جهان، ناچیز میداند. او میفهمد که میدان جنگ و تقابل اگرچه ممکن است بزرگ و رعبآور باشد، اما در نهایت، خود او در برابر آنها تنها و ضعیف است.
هوش مصنوعی: ز آسیبها و خطراتی که وجود دارد، خود این مقام و مسئولیت را بدون نیاز و ضرورت نخواست.
هوش مصنوعی: هر چیزی که در دل انسان جا میگیرد، از آن چشمان او نمایان میشود و این موضوع میتواند باعث آسیب به او گردد.
هوش مصنوعی: چه چیزی است که میتواند از نشانههای وجود او، روشنی و صفای مشاهده را کدر کند؟
هوش مصنوعی: برای اینکه کسی از انحراف محفوظ بماند، باید آن کار را از خود دور کند.
هوش مصنوعی: او در جنگ و مخالفت، همواره با او سازگار و مطیع بود و هیچ موقع کارش را ترک نکرد.
هوش مصنوعی: زمانی که همه چهرههای خود را پنهان کردند، مانند ذراتی شدند که تحت تأثیر نور خورشید محو و ناپدید میشوند.
هوش مصنوعی: جز او، هیچ کس از عوام و خواص، توانایی ایستادن در این مقام را ندارد.
هوش مصنوعی: بنابراین کمک به دین و شریعت به عهده آن امانتدار قرار گرفت.
هوش مصنوعی: کمال و زیبایی در وجود پیامبر اسلام به اوج خود رسید و دوران خلیفهگی پس از او به پایان رسید.
هوش مصنوعی: پیامبر آخرین پیامبر الهی است و پس از او، علی به عنوان جانشین و امام برگزیده، مقام رهبری و خلافت را به عهده میگیرد.
هوش مصنوعی: گروهی از قبول بیعت او خودداری کردند و در این نافرمانی اشتباه کردند.
هوش مصنوعی: نوشیدن از دست کسانی که به کمال رسیدن، ناشی از نادانی و نقصان خود آدم است.
هوش مصنوعی: اگر در دنیای شاه و رهبری مانند علی کسی طغیان کند، چه سعادتی دارد!
هوش مصنوعی: این علی به اوج کمال در خلقت و سیر و سلوک رسیده است.
هوش مصنوعی: در هیچ وجه و مفهومی، او را نمیتوان به چیزی مشابه کرد.
هوش مصنوعی: او به خیال و تصورات خود توجه دارد، چون این تصورات، مربوط به خودش و برای او قابل درک و مفهوم است.
هوش مصنوعی: علی برای خود دل را تحت تأثیر قرار داده و خاطرش به خاطر محبت او جریحهدار شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.