گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸ - آغاز داستان ویس و رامین

 

به سَربَر اَفسَرِ کشوَر‌گُشایان،

به تَن‌بَرْ زیورِ مِهترْ خدایان.

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸ - آغاز داستان ویس و رامین

 

به پیشَ انْدر دوندهْ بادپایان؛

سمِ پولادشانْ پولادسایان.

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۶ - اندر صفت جنگ موبد و ویرو

 

پی پیلان و سمّ باد پایان

شده آتش فشانان سنگ سایان

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۰ - نامه نوشتن ویس به رامین و دیدار خواستن

 

ز مهری تا گه محشر فزایان

به مهری هر زمان کاهش نمایان

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۶ - پاسخ نامهء ویس از رامین

 

اگر پیش تو بگذارم گوایان

بیارم با گوایان آشنایان

فخرالدین اسعد گرگانی
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱ - در وصف خزان و مدح سلطان مسعود غزنوی

 

ای بار خدای و ملک بار خدایان

ای نیزه ربای به سر نیزه ربایان

ای راهنمای به سر راهنمایان

ای بسته گشای در هربسته گشایان

منوچهری
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۸ - کوه کندن فرهاد و زاری او

 

ز هر بقعه شدندی سنگ‌سایان

بماندندی در او انگشت‌خایان

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۱ - رسیدن نوفل به مجنون

 

نقل دهن غزل‌سرایان

ریحانی مغز عطر‌سا‌یان

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۵ - وفات مجنون بر روضه لیلی

 

انگشت‌کشِ سخن‌سرایان

این قصه چنین بَرد به پایان

نظامی
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۱ - شکار کردن بهرام و داغ کردن گوران

 

گفت منذر به کارفرمایان

تا به پرگار صورت آرایان

نظامی
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۸ - برگرفتن بهرام تاج را از میان دو شیر

 

کار‌دار‌ان و کار‌فرمایان

هم قوی‌دست و هم قوی‌رایان

نظامی
 

عراقی » عشاق‌نامه » آغاز کتاب » بخش ۳ - در تصفیهٔ نهاد گوید

 

زانکه هرگز به چشم بینایان

زین بیابان ندید کسی پایان

عراقی
 
 
۱
۲
۳