گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام اورمزد » بخش ۱

 

تن شاه دین را پناهی بود

که دین بر سر او کلاهی بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۱۶

 

کسی کز در پادشاهی بود

نخواهد که مهتر سپاهی بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۴۴

 

وگر بر زمین گورگاهی بود

وگر نابرومند راهی بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شیرویه » بخش ۲

 

هم آرایش پادشاهی بود

جهان بی‌درم در تباهی بود

فردوسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۶ - داستان دهقان توانگر

 

کنون نیز هر جا که شاهی بود

دگر دانشی پیشگاهی بود

اسدی توسی
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۲۷ - رفتن فرامرز به جزیره فیل گوشان

 

که این سهمگین جایگاهی بود

مگرمان به یزدان پناهی بود

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۳۸ - خواستگاری آتبین دختر طیهور را

 

که بیگانه را گرچه شاهی بود

ز دریا بیفتاده ماهی بود

ایرانشان
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۹ - درضمانت بهشت مر کاتب کتاب را و اسرار او فرماید

 

راز اهل راز آگاهی بود

گر نفهمی تو ز کوتاهی بود

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۲۵ - الحكایة و التمثیل

 

زین قدر آنرا که آگاهی بود

کی سزاوار شهنشاهی بود

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش نوزدهم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل

 

گر بصانع در دلت راهی بود

در بر آن صنع چون کاهی بود

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۱ - المقالة الاربعون

 

مور را بر کوه اگر راهی بود

کوه در چشمش کم از کاهی بود

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۲۷ - در علامات مدبر

 

هرکه‌را از عقل آگاهی بود

نزد او ادبار گمراهی بود

عطار
 
 
۱
۲