فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۷ - گفتار اندر ستایش پیغمبر
گرت زین بد آید گناه من است
چنین است و این دین و راه من است
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۵ - در ستایش پیغمبر (ص) و یارانش
گرت زین بد آید گناه من است
چنین است آیین و راه من است
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۶۵ - رسیدن شهریار به بیشه چهارم و جنگ او با موران و دیدن دخمه گرشاسب را گوید
مر این قلعه خود خیمه گاه من است
سوارش غلام سپاه من است
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۵۲ - برخورد دو سپاه
به جان برادر که شاه من است
به هر کار پشت و پناه من است
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۲۷ - کتاب کتبه الی بغداد مع نسخة تصنیفه انفذه عند الامام الاجل الاوحد برهانالدّین ابیالحسن علیبن ناصر الغزنوی یعرف به بریانگر
خالق غیبدان گواه من است
کین ره شاهراه و راه من است
نظامی عروضی » چهارمقاله » مقالت دوم: در ماهیت علم شعر و صلاحیت شاعر » بخش ۱۱ - حکایت نه - فردوسی
گرت زین بد آید گناه من است
چنین دان و این راه راه من است
ادیب صابر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱
چون گردش آسمان نکوخواه من است
دیدم رخ آن که بر زمین ماه من است
وصلش که به راه عشق همراه من است
تاثیر دعاهای سحرگاه من است
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۲۰ - در بیان حال و منع آنهائی که اهل شرند واز خود بیخبرند و دیگران را احتساب فرمایند
عشق گوید راه او راه من است
همچو عطّاری که آگاه من است
حکیم نزاری » مثنوی روز و شب » بخش ۱۴ - پاسخ روز به شب
ابر نه بُرقع سیاه من است
بلکه سقای بارگاه من است
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۳ - گفتار اندر نعت رسول و یاران
گرت زین بد آید گناه من است
چنین است و این دین و راه من است
ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۸۵
این خم بالای دو تاه من است
یا خیال آبروی ماه من است
اشک من بر خاک ره دید و بگفت
کین چه خونها که در گذرگاه من است
دل همیخواهد ز لعلت بوسهای
[...]
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳
منم که گوشهٔ میخانه خانقاهِ من است
دعایِ پیرِ مغان وردِ صبحگاهِ من است
گَرَم ترانهٔ چنگ صَبوح نیست چه باک
نوایِ من به سحر آهِ عذرخواهِ من است
ز پادشاه و گدا فارغم بحمدالله
[...]
محمد کوسج » برزونامه (بخش کهن) » بخش ۶ - آمدن گرسیوز و بردن برزو پیش افراسیاب
سپهر و ستاره گواه من است
که این گفته آیین و راه من است
جامی » دیوان اشعار » خاتمة الحیات » غزلیات » شمارهٔ ۶۹
منم که دعوی عشق تو رسم و راه من است
گواه صدق درین دعوی اشک و آه من است
حریم دیر مغان را گرفته خانقهم
خم شراب کهن پیر خانقاه من است
گرم ز مهر تو مانع نگشت موی سفید
[...]
عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۰
مگر زمانه اسیر کمند آه من است
که باز بالش امید تکیه گاه من است
ز دیدن هوس، پاک بین شود چون عشق
دمی که حسن تو آلوده ی نگاه من است
صحیفه ای که نگردد به آب رحمت پاک
[...]
میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۷۶
من خسرو علم و آسمان گاه من است
من سالک هستی و جهان راه من است
این جو فلک مثال یک چاه من است
یونان کده عقول بنگاه من است
کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۶
هر قدم لغزیدنی فرش قدمگاه من است
چاه راهم چون قلم پیوسته همراه من است
گشته از افتادگی آن سرفرازی حاصلم
کاسمان در سایهٔ دیوار کوتاه من است
از طریق راست خاشاکِ خطرها رفتهاند
[...]
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۸
آن قدر سوزی که خواهد شعله با آه من است
هر زر داغی که دارد عشق، تنخواه من است
در جگر آبم نمانده، گریه را سامان کجاست
آستینم تر ز ننگ دست کوتاه من است
نرگسی بر رهگذار خویش دیدم، سوختم
[...]