این خم بالای دو تاه من است
یا خیال آبروی ماه من است
اشک من بر خاک ره دید و بگفت
کین چه خونها که در گذرگاه من است
دل همیخواهد ز لعلت بوسهای
لطف فرمای آنچه دلخواه من است
از وفا سر میکشد سرو بلند
این همه از دست کوتاه من است
مطربا یکدم ره عشاق زن
تا به راه آیم که آن راه من است
عاقبت تا در چه حالم افکند
بخت گمراهم که همراه من است
یا رب آن دو رشتهٔ پیچان چو مار
در قفای او مگر آه من است
دیگران اندر پناه هر کسند
من غلام آنکه او شاه من است
خرمن هستی ناصر جو به جو
اشک سرخ و روی چون کاه من است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عشق گوید راه او راه من است
همچو عطّاری که آگاه من است
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.