منم که دعوی عشق تو رسم و راه من است
گواه صدق درین دعوی اشک و آه من است
حریم دیر مغان را گرفته خانقهم
خم شراب کهن پیر خانقاه من است
گرم ز مهر تو مانع نگشت موی سفید
عذار تو به خط سبز عذرخواه من است
خوش آنکه سرخوشت از دور دیدم و گفتم
اگر غلط نکنم سرو کج کلاه من است
مرا ز سایه دیوار خویش دور مکن
کز آفتاب حوادث همین پناه من است
مرا چه غم که جهان را سپاه غم گیرد
چو عشقت از همه غمها گریزگاه من است
چه مرد عشق توبودم اگر به تیغ جفا
بریخت غمزه تو خون من، گناه من است
چو از صفای ارادت زنم به عشق تو دم
ضمیر پاک و دل روشنت گواه من است
ز بوستان لطایف چو جامی آن چمنم
که وصف عارض و خطت گل وگیاه من است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان عشق و وابستگی شاعر به محبوبش میپردازد. شاعر با افتخار از عشق خود سخن میگوید و اشک و آه خود را گواه صدق این عشق میداند. او از خانقاه و میخانهای یاد میکند که در آن به سر میبرد و نشانی از مهر محبوبش را بر سر مینهد. شاعر میگوید که عشق محبوبش باعث شده است تا با وجود پیری و سفید شدن مویش، همچنان جوانی و زیبایی او را در یاد داشته باشد. او همچنین از محبوبش میخواهد که از او فاصله نگیرد، زیرا در دنیای پر از سختیها، عشق او پناهی برایش است. شاعر به آرامش و صفای دل خود به واسطه عشق اشاره میکند و در نهایت خود را به مانند گلی در باغ عشق محبوبش تشبیه میکند.
هوش مصنوعی: من ادعای عشق تو را دارم و این ادعا بر اساس تجربههایم است. اشکها و آههایم بهترین گواه بر صداقتم در این عشق هستند.
هوش مصنوعی: مکانی که مختص عبادت و درویشی است، به پایگاهی تبدیل شده که در آن، باده قدیمی و نامین پیرمغان به من تقدیم میشود.
هوش مصنوعی: محبت و گرمی که از تو دریافت کردهام، باعث نشده تا سفیدی موهای من از زیبایی و طراوت چهرهات بکاهد. این موها خواستهاند تا به رنگ سبز بیفتند و به نوعی از من عذرخواهی کنند.
هوش مصنوعی: خوشحالم که از دور چهره زیبا و سبز آن بانو را دیدم و با خودم گفتم، اگر اشتباه نکرده باشم، او همان سرو کجکلاه محبوب من است.
هوش مصنوعی: من را از سایه دیوار خود دور نکن، زیرا همین سایه از آفتاب مشکلات و سختیها پناهی برای من به حساب میآید.
هوش مصنوعی: من چه غمی دارم وقتی دنیا پر از مشکلات است، زیرا عشق تو برای من پناهگاهی است که از همه این غمها دورم میکند.
هوش مصنوعی: من چه عاشق صادقی بودم اگر عشق تو بر من زخم نمیزد و از غمزهات خون نمیریخت. اما این درد و رنج ناشی از عشق تو، تقصیر خودم است.
هوش مصنوعی: وقتی از اخلاص و محبت به تو صحبت میکنم، دل پاک و روشن من، دلیل و نشانهای بر این محبت است.
هوش مصنوعی: از باغ پر از زیباییها، من مانند جامی هستم که زیباییها و ویژگیهای چهره و خط تو در من تجلی یافته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
منم که گوشهٔ میخانه خانقاهِ من است
دعایِ پیرِ مغان وردِ صبحگاهِ من است
گَرَم ترانهٔ چنگ صَبوح نیست چه باک
نوایِ من به سحر آهِ عذرخواهِ من است
ز پادشاه و گدا فارغم بحمدالله
[...]
مگر زمانه اسیر کمند آه من است
که باز بالش امید تکیه گاه من است
ز دیدن هوس، پاک بین شود چون عشق
دمی که حسن تو آلوده ی نگاه من است
صحیفه ای که نگردد به آب رحمت پاک
[...]
اگر چه بالش خورشید تکیه گاه من است
شکستگی گلی از گوشه کلاه من است
عجب نباشد اگر شعر من بود یکدست
که عمرهاست کف دست تکیه گاه من است
ز شعرهای ترم گرم این چنین مگذر
[...]
منم که مهر نبی و ولی پناه من است
دعای نایب حق ورد صبحگاه من است
ز پادشاه و گدا فارغم بحمد اللّه
گدای خاک ره دوست پادشاه من است
ز وصل او نشکیبم گرم به تیغ زنند
[...]
زبان تیغ تو در حشر عذرخواه من است
شهید عشقم و لب تشنگی گواه من است
نشست تا به رخت گرد خط همی نالم
که آه از اثر آه صبحگاه من است
بلند گشته چنان شهرت نکویی او
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.