گنجور

 
جامی

منم که دعوی عشق تو رسم و راه من است

گواه صدق درین دعوی اشک و آه من است

حریم دیر مغان را گرفته خانقهم

خم شراب کهن پیر خانقاه من است

گرم ز مهر تو مانع نگشت موی سفید

عذار تو به خط سبز عذرخواه من است

خوش آنکه سرخوشت از دور دیدم و گفتم

اگر غلط نکنم سرو کج کلاه من است

مرا ز سایه دیوار خویش دور مکن

کز آفتاب حوادث همین پناه من است

مرا چه غم که جهان را سپاه غم گیرد

چو عشقت از همه غمها گریزگاه من است

چه مرد عشق توبودم اگر به تیغ جفا

بریخت غمزه تو خون من، گناه من است

چو از صفای ارادت زنم به عشق تو دم

ضمیر پاک و دل روشنت گواه من است

ز بوستان لطایف چو جامی آن چمنم

که وصف عارض و خطت گل وگیاه من است

 
 
 
حافظ

منم که گوشهٔ میخانه خانقاهِ من است

دعایِ پیرِ مغان وردِ صبحگاهِ من است

گَرَم ترانهٔ چنگ صَبوح نیست چه باک

نوایِ من به سحر آهِ عذرخواهِ من است

ز پادشاه و گدا فارغم بحمدالله

[...]

عرفی

مگر زمانه اسیر کمند آه من است

که باز بالش امید تکیه گاه من است

ز دیدن هوس، پاک بین شود چون عشق

دمی که حسن تو آلوده ی نگاه من است

صحیفه ای که نگردد به آب رحمت پاک

[...]

صائب تبریزی

اگر چه بالش خورشید تکیه گاه من است

شکستگی گلی از گوشه کلاه من است

عجب نباشد اگر شعر من بود یکدست

که عمرهاست کف دست تکیه گاه من است

ز شعرهای ترم گرم این چنین مگذر

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
فیض کاشانی

منم که مهر نبی و ولی پناه من است

دعای نایب حق ورد صبحگاه من است

ز پادشاه و گدا فارغم بحمد اللّه

گدای خاک ره دوست پادشاه من است

ز وصل او نشکیبم گرم به تیغ زنند

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از فیض کاشانی
جویای تبریزی

زبان تیغ تو در حشر عذرخواه من است

شهید عشقم و لب تشنگی گواه من است

نشست تا به رخت گرد خط همی نالم

که آه از اثر آه صبحگاه من است

بلند گشته چنان شهرت نکویی او

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه