گنجور

 
۱
۲
۳
۹
 

فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۳

 

سخن هر چه گویدش فرمان کند

به فرمان او دل گروگان کند

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱۸

 

که درمان این کار یزدان کند

مگر کاین سخن بر تو آسان کند

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۵

 

که چندین به سوگند پیمان کند

زبان را به خوبی گروگان کند

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۶

 

مگر شاه با بنده پیمان کند

زبان را به پاسخ گروگان کند

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۸

 

به چیز تو شاگرد مهمان کند

دل مرد آزاده خندان کند

۱ بیت
فردوسی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۶ - چنین گفت آنگه به فرمانبران

 

ترا هر که با ورقه همسان کند

برو بخت فرخنده تاوان کند

۱ بیت
عیوقی
 

خواجه عبدالله انصاری » مناجات نامه » مناجات شمارهٔ ۱۲۳

 

دل درد تو را بجحان مداوا نکند

در عشق تو جان ز غم محابا نکند

ما راز غمت بکس نگوییم اگر

بوی جگر سوخته رسوا نکند

۲ بیت
خواجه عبدالله انصاری
 

خواجه عبدالله انصاری » مناجات پیر انصار » شمارهٔ ۱۰۶

 

دل درد تو را بجان مداوانکند

در عشق تو جهان زغم محابا نکند

ما را و غمت بکس نگوئیم اگر

بوی جگر سوخته رسوا نکند

۲ بیت
خواجه عبدالله انصاری
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۵ - در مدح امیر ابوالحسن علی لشکری

 

باد نوروزی همی آرایش بستان کند

تا نگارش چون نگارستان چینستان کند

مرزها را هر زمان پیراهن از مینا دهد

شاخها را هر زمان پیرایه از مرجان کند

ابر پنداری که با باد بهاری دشمن است

[...]

۴۶ بیت
قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۷ - در مدح ملک جستان

 

تا زمین را آسمان پر لؤلؤ عمان کند

کوه و صحرا را صبا پر لاله نعمان کند

بوستان پیراهن از پیروزه گون دیبا کند

گلستان پیرایه از بیجاده گون مرجان کند

باد نوروزی بشاخ گل برآید بامداد

[...]

۲۷ بیت
قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۹ - در مدح میر ابوالهیجا منوچهربن وهسودان

 

هرکه جانان را بمهر اندر عدیل جان کند

گر تواند جان خویش اندر ره جانان کند

هرکه جوید رای دلبر کی رضای دل کند

هرکه خواهد کام جانان کی هوای جان کند

سرو بالا دلبر تیرافکن و پیکان مژه

[...]

۳۸ بیت
قطران تبریزی
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۸ - هم در ستایش او

 

شاهی که پیر گشته جهان را جوان کند

سلطان ابوالملوک ملک ارسلان کند

وان نامه کان به نام ملک ارسلان بود

دست شرف از آن به تفاخر نشان کند

آن شهریار عدل کانصاف او همی

[...]

۳۷ بیت
مسعود سعد سلمان
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۸۲ - جواب نامه نوشتن فرانک به شهریار گوید

 

به من بر یکی شرط و پیمان کند

به پیمان مرا روشن این جان کند

۱ بیت
عثمان مختاری
 

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۱۲۱

 

ماه من جَزع مرا بر زر عقیق افشان‌کند

چون به‌ زیر لعل مروارید را پنهان کند

سازد از زلف و زَنَخ هر ساعتی چوگان و گوی

تا دل و پشت مرا چون‌ گوی و چون چوگان کند

چون بتابد زلف او بر عارضش‌گویی همی

[...]

۲۱ بیت
امیر معزی
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۶۰ - دانش پرسیدن کامداد، برماین را و پاسخ او

 

پسندش نیاید کجا آن کند

که جان را به دوزخ گروگان کند

۱ بیت
ایرانشان
 

سنایی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲ - ترکیب بند در مدح ایرانشاه

 

میل را بر تخته چون گاه رقم گردان کند

تیر گردون را به صنعت عاجز و حیران کند

از مجسم گر بترسد خصمش اندر ساعتی

طول و عرض و سمت آن از نقطه‌ای برهان کند

جذر و کعبی را که نگشاد ایچ کس از بستگی

[...]

۱۰ بیت
سنایی
 

وطواط » ترجیعات » شمارهٔ ۳ - در مدح ملک اتسز

 

یار با من همی وفا نکند

تا تواند بجز جفا نکند

اوستادیست در جفا، که بحکم

یک دقیقه همی خطا نکند

نگذرد ساعتی بر آن رعنا

[...]

۱۰ بیت
وطواط
 
 
۱
۲
۳
۹
 
تعداد کل نتایج: ۱۷۵