گنجور

 
۱
۲
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۷۰ - یسئلونک عن الروح قل الروح من‌امرربی

 

آنچه از هستی‌اش نشان ماند

جان بود جان، که جاودان ماند

۱ بیت
سنایی
 

خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۴۶ - در توصیف قلم و دوات خود

 

دوات من ز برون جدول و درون دریاست

نهنگ و آب سیاهش عجب بدان ماند

عمود صبح ندیدی سواد شام در او

دوات من به دو معنی بدان نشان ماند

رواست کو ید بیضای موسوی است دوات

[...]

۶ بیت
خاقانی
 

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۷

 

روی تو به ماه آسمان ماند

قد تو به سرو بوستان ماند

گر سایه برگ گل فتد بر تو

بر عارض نازکت نشان ماند

وقتی که رخ تو پرده بر گیرد

[...]

۳۸ بیت
سید حسن غزنوی
 

عطار » مختارنامه » باب سی و پنجم: در صفت روی و زلف معشوق » شمارهٔ ۵۶

 

هرکاو رخ تو بدید حیران ماند

وز لعل لب تو لب به دندان ماند

وانکس که سرِ زلفِ پریشانِ تو دید

کافر باشد اگر مسلمان ماند

۲ بیت
عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش یازدهم » (۱۰) حکایت آن مرد که عروس خود را بکر نیافت

 

رگ و پی همچو چنگش در فغان ماند

همه مغزش چو خرما استخوان ماند

۱ بیت
عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش هشتم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل

 

کلید و در از آن پیدا نماند

که هرگز نقش بر دریا نماند

۱ بیت
عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۴ - در ثنای احدیت و فنای بشریت فرماید

 

حقیقت جسم و جان اینجا نماند

از آن کین نقش در دریا نماند

۱ بیت
عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۲۶ - در صورت جان دادن و جانان دیدن فرماید

 

دل دانا در این دریا نماند

چو عاقل عین ناپروا نماند

۱ بیت
عطار
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۸

 

روی تو به رنگریز کان ماند

زلف تو به نقش بند جان ماند

گر سایه برگ گل فتد بر تو

بر عارض نازکت نشان ماند

روزی گذرد ز هجر تو سالی

[...]

۵ بیت
مولانا
 

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۱

 

مجلس ما دگر امروز به بستان ماند

عیش خلوت به تماشای گلستان ماند

می حلالست کسی را که بود خانه بهشت

خاصه از دست حریفی که به رضوان ماند

خط سبز و لب لعلت به چه ماننده کنی

[...]

۱۰ بیت
سعدی
 

سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸ - در ستایش علاء الدین عطاملک جوینی صاحب دیوان

 

کدام باغ به دیدار دوستان ماند

کسی بهشت نگوید به بوستان ماند

درخت قامت سیمین‌برت مگر طوبی‌ست

که هیچ سرو ندیدم که این بدان ماند

گل دو روی به یک روی با تو دعوی کرد

[...]

۲۹ بیت
سعدی
 

سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۸۲

 

هرکه مقصود و مُرادَش خور و خواب‌ست از عُمْر

حَیَوانی‌ست که بالاش به انسان مانَد

هرچه داری بِده و دولتِ معنی بِسِتان

تا چو این نعمتِ ظاهر بِرَوَد، آن مانَد

۲ بیت
سعدی
 

شاه نعمت‌الله ولی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۶

 

گر زان که گدا نماند آن سلطان ماند

ور کفر نماند نزد ما ایمان ماند

این خواجه به نزد ما همین است ، همان

هر چیز که این نماند باقی آن ماند

۲ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۰۵

 

عاقلی کی به عاشقان ماند

آن سر کل کجا نهان ماند

هندویی کی بود چو ترک خوشی

این چنین کی به آن چنان ماند

۲ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۳۹

 

عاقلی کی به عاشقان ماند

آن سرگل کجا نهان ماند

هندوئی کی بود چو ترک خوشی

این چنین کی به آنچنان ماند

۲ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۸

 

تاب رویت به فروغ مه تابان ماند

سر زلفت به شب تیرهٔ هجران ماند

گر به این قامت و رخسار به گلزار آیی

سرو پا در گِل و گُل سر به گریبان ماند

می زند لاف سکون عقل ولی چشم تواش

[...]

۶ بیت
خیالی بخارایی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » ترکیب‌بندها » شمارهٔ ۲ - دوازده بند در مرثیهٔ شاهنشاه مغفور شاه طهماسب صفوی انارالله برهانه

 

دست دوران شد تهی کان نقد جان برجا نماند

پشت گردون شد دو تا کان گوهر یکتا نماند

۱ بیت
محتشم کاشانی
 

وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۷

 

آیینهٔ جمال ترا آن صفا نماند

آهی زدیم و آینه‌ات را جلا نماند

روزی که ما ز بند تو آزاد می‌شدیم

بودند سد اسیر و یکی مبتلا نماند

دیگر من و شکایت آن بی وفا کز او

[...]

۵ بیت
وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۳۹ - پاسخ دادن شیرین فرهاد را

 

زمانی در شگفت از آن بیان ماند

جوابی بودش اما در دهان ماند

۱ بیت
وحشی بافقی
 

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۲

 

وقتی زبار هستی چیزی بجا نماند

کز تو بره نشانی از نقش پا نماند

دنیا ز سخت گیری هرگز بکس نپاید

هرچند بفشری مشت رنگ حنا نماند

در راه بی ثباتی، شادی و غم رفیقند

[...]

۹ بیت
کلیم
 
 
۱
۲
 
تعداد کل نتایج: ۳۵