ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۱
جهانا چون دگر شد حال و سانت؟
دگر گشتی چو دیگر شد زمانت!
زمانت نیست چیزی جز که حالت
چرا حالت شده است از دشمنانت؟
چو رخسار شمن پرگرد و زردست
[...]
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۹ - نامه نوشتن موبد نزد شهرو و فریفتن به مال
به یاد آور ز شرم جاودانت
کجا از دادگر بیند روانت
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۳ - آگاهى یافتن دایه از کار ویس و رفتن به مرو
هنوز از شیر آلوده دهانت
بشد در هر دهانی داستانت
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۵ - آگاه شدن موبد از رفتن رامین نزد ویس
چو فرمان خدا آید به جانت
به دست دشمن افتد خان و مانت
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۶ - مویه کردن شهرو پیش موبد
نبخشاید همی بر بندگانت
به بیدادی همی سوزد جهانت
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۷ - سپردن موبد ویس را به دایه و آمدن رامین در باغ
بود تریاک جان من لبانت
همان خورشید بخت من رخانت
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۵ - نامهٔ پنجم اندر جفا بردن از دوست
مکش چندین کمان بر دوستانت
که ناگه بشکند روزی کمانت
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۶ - نامهٔ ششم اندر نواختن و خواندن دوست
نه من آنم که بودم جفت جانت
کجا بی من نبد خوش این جهانت
مسعود سعد سلمان » توصیفات » شهرآشوب » شمارهٔ ۱۰ - صفت یار پای کوب کند
چو کوبی پای و چون گیری پیاله
تنت از لطف گردد همچو جانت
چنان گردی و پیچانی میان را
ندارد استخوان گویی میانت
ز می گرچه تهی باشد پیاله
[...]
امیر معزی » رباعیات » شمارهٔ ۴۸
ای راحت جان ما ز دو مرجانت
رنج دل ما زچشم پر دستانت
ما راکه جراحت است بر سینه و دل
بر سینه ز تیر و بر دل از پیکانَت
سنایی » طریق التحقیق » بخش ۳۶ - انما اموالکم واولادکم فتنه
ای ستم کرده بر تو شیطانت
مانده در ظلمت سقر جانت
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۲۸ - فی ذکر دارِالبقاء
حقهٔ سر به مُهر دان جانت
مُهرهٔ مهر نور ایمانت
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۴۱ - حکایت
زیر پای آر گوهر کانت
تا به دست آید آب حیوانت
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۶۱ - فصل فی شرائط صلوة الخمس والمناجات والتضرّع والخشوع والوقار والدعاء
چون دوم کرد امر یزدانت
چار تکبیر بر سه ارکانت
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۱۲ - اندر ترجیح او بر پیغمبران علیه و علیهمالسلام
هست داود قاری خوانت
جمله اصحاب کهف مهمانت
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۱۴ - صفت بعث و ارسال وی علیهالسّلام
از خدای آمده بر جانت
به رسالت به شهر ویرانت
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۴۹ - اندر مذمّت علما
در نگر خواجه در گریبانت
تا به جا مانده است ایمانت
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الرّابع: فی صفة العقل واحواله وافعاله و غایة عنایته و سبب وجوده » بخش ۴ - در شرف نفس و عقل
خرد آمد مشاطهٔ جانت
خرد آمد چراغ ایمانت
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴ - فی صفة سهمه و اقباله
گاه میدان و وقت ایوانت
شب اکرام و روز احسانت
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۳۲ - در هجو خواجه صلاح نامی
گفتم آن تو نیست خواجه صلاح
گفت چه گفتم آن دو خلقانت
گفت چون نیست گفتم از پی آنک
گر بدو نافذست فرمانت
چون گذاری که بر زند هر روز
[...]