گنجور

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۲۹

 

منم از عشق سرگردان بمانده

چو مستی واله و حیران بمانده

امید از جان شیرین بر گرفته

جدا از صحبت یاران بمانده

سر و سامان فدای عشق کرده

[...]

عطار
 

عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » بسم الله الرحمن الرحیم

 

ز وصفش جانها حیران بمانده

خرد انگشت در دندان بمانده

عطار
 

عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » بسم الله الرحمن الرحیم

 

عجب پیدائی و پنهان بمانده

درون جانی و بی جان بمانده

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش دوم » (۱) حکایت آن زن که بر شهزاده عاشق شد

 

همه مردان ازو حیران بمانده

زن بیچاره سرگردان بمانده

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیستم » (۵) حکایت ایاز و درد چشم او

 

ز درد چشم سرگردان بمانده

میان جان و تن حیران بمانده

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش اول » بخش ۱ - المقالة الاولی فی التوحید

 

همه جانها ز تو حیران بمانده

تو با ما در میان جان بمانده

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش اول » بخش ۱ - المقالة الاولی فی التوحید

 

جهان عقل و جان حیران بمانده

تو در پرده چنین پنهان بمانده

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش دوم » بخش ۱ - المقاله الثانیه فی نعت رسول الله صلی الله علیه و سلم

 

ز عزت عقل و جان حیران بمانده

خرد انگشت در دندان بمانده

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش پنجم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل

 

منم در عشق، سرگردان بمانده

ز خود بی خود شده حیران بمانده

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۵ - آغاز داستان

 

گرسنه بی‌سر و سامان بمانده

ز جان سیر آمده حیران بمانده

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۹ - رفتن خسرو به طبیبی بر بالین گلرخ

 

ز رویت ماه سرگردان بمانده

گهی پیدا گهی پنهان بمانده

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۳۱ - بیمار گشتن جهان افروز

 

منم در کار تو حیران بمانده

ز عشقت در غریبستان بمانده

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۵۰ - رزم خسرو با شاه سپاهان و كشته شدن شاه سپاهان

 

کجایی ای گل پنهان بمانده

ز چشمم رفته و در جان بمانده

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۵۲ - از سر گرفتن قصّه

 

ز گمراهی خود حیران بمانده

میان بحر سرگردان بمانده

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۵۵ - آگاهی یافتن قیصر از آمدن خسرو

 

همه در بیم و سرگردان بمانده

که چون گوییم درچوگان بمانده

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۷ - در اثبات ذات کل در خلاصۀ آدمیان فرماید

 

تو همچون ابلهی حیران بمانده

حزین و خوار و سرگردان بمانده

عطار
 
 
۱
۲