گنجور

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۲۰

 

چنین داد پاسخ که من کام خویش

به خاک افگنم برکشم نام خویش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۴

 

سزد گر بگویی مرا نام خویش

بجویی ازین کار فرجام خویش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۵

 

همی در گمان افتد از نام خویش

نیندیشد از کار فرجام خویش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۹

 

بدو گفت رستم که تا نام خویش

نگویی نیابی ز من کام خویش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان » بخش ۱

 

ز گیتی مبیناد جز کام خویش

نوشته بر ایوانها نام خویش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اردشیر » بخش ۸

 

چو شاپور رفت اندر آرام خویش

ز گیتی ندیده به جز کام خویش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۵

 

بدو گفت بهرام با کام خویش

چرا نان نجویی بدین نام خویش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۲۰

 

بدان تا تواز روم با کام خویش

به ایران گذشتی به آرام خویش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۶۱

 

فرستاده با خلعت و کام خویش

ز در بازگشتی به آرام خویش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اردشیر شیروی » بخش ۲

 

ازان پس بیابی همه کام خویش

شوی ایمن و شاد زارام خویش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۱۵

 

برفتند هر کس بآرام خویش

بخفتند در خیمه با کام خویش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۳

 

ز شهر و نژاد و ز آرام خویش

سخن‌گوی و از تخمه و نام خویش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۳

 

کنون گر بگویی مرا نام خویش

بَر و بوم و پیوند وآرام خویش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۳

 

چرا تو نگویی مرا نام خویش

بر و کشور و بوم و آرام خویش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۳

 

کنون گر بگویی مرا نام خویش

شوم شاد دل سوی آرام خویش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۱۱

 

برفتند هر کس بآرام خویش

گرفته ببر هر کسی کام خویش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۳۳

 

کسی کو بجوید سرانجام خویش

نجوید ز گیتی چنین کام خویش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۳۵

 

نمرده است هرکس که با کام خویش

بمیرد بیابد سرانجام خویش

فردوسی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۲ - شعر گفتن ورقه در مرگ پدر

 

دو عاشق ز بهر دلارام خویش

همی تیره کردند ایام خویش

عیوقی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۲ - در نعت نبی علیه السلام

 

بدو داد دادار پیغام خویش

بپیوست با نام او نام خویش

اسدی توسی
 
 
۱
۲
۳
۴