گنجور

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۰ - آگه شدن فغفور از کشتن پسر

 

دو خم کمان نون و زه دال کرد

خدنگش عقاب سبکبال کرد

اسدی توسی
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۸۷ - رزم سام با ارهنگ دیو و گرفتار شدن سام گوید

 

زواره یکی نامه زی زال کرد

به نامه درون شرح احوال کرد

عثمان مختاری
 

عطار » منطق‌الطیر » فی التوحید باری تعالی جل و علا » فی التوحید باری تعالی جل و علا

 

دام تن را مختلف احوال کرد

مرغ جان را خاک در دنبال کرد

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۳۳ - الحكایة ‌و التمثیل

 

خاک عالم جمله بر غربال کرد

ترک عقل و شبهه و اشکال کرد

عطار
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۵۲

 

ای شهنشاهی که این چرخ مقوس روز رزم

طایران فتح را از پر تیرت بال کرد

طینت پاک تو را از جوهر عقل آفرید

آن خداوندی که شخص آدم از صلصال کرد

گرد خیلت را ظفر در چشم دولت سرمه کرد

[...]

سلمان ساوجی
 

بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۶

 

خنجر کشید و عربده با اهل حال کرد

آن ترک مست بین که چه با خود خیال کرد

حسنش یکی هزار شد و آمد از سفر

خوش آن هوا که پرورش این نهال کرد

هر شیوه یی ز صورت او معنییست خاص

[...]

بابافغانی
 

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۵

 

مسکین طبیب، چاره دردم خیال کرد

بیچاره را ببین: چه خیال محال کرد؟

کی می رسد خیال طبیبان بدرد من؟

دردم بدان رسید که نتوان خیال کرد

دارد هزار تفرقه دل در شب فراق

[...]

هلالی جغتایی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۱

 

چون طلوع آن آفتاب از مطلع اقبال کرد

ماند تن از شعف و جان از ذوق استقبال کرد

ترک ما ناکرده از بهر سفر پا در رکاب

ترکتاز لشگر هجران مرا پامال کرد

اول از اهمال دوران در توقف بود کار

[...]

محتشم کاشانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۶۷

 

خاطر جمع مرا پیری پریشان حال کرد

تار و پود هستیم را رشته آمال کرد

شد به دست افشاندن از روی زمین حاصل مرا

آنچه اسکندر به زور بازوی اقبال کرد

با وجود خاکساری سربلند افتاده ام

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۶۸

 

سیل اشک من بساط سبزه را پامال کرد

گوشمال ناله من بلبلان را لال کرد

التفاتی هست با نازک خیالان حسن را

ساغر خود را هلال از مهر مالامال کرد

عندلیب ما زقید بیضه تا آزاد شد

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۶۱

 

مجنون نظر به شوخی چشم غزال کرد

یاد آمدش ز وحشت لیلی وحال کرد

در روزگار حسن تو از خجلتی که داشت

گل آب ورنگ خود عرق انفعال کرد

گل کرد چون شفق ز گریبان ودامنش

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۳۱۰

 

در گلشنی که حسن تو عارض جمال کرد

گل آب و رنگ خود عرق انفعال کرد

صائب تبریزی
 

قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۷

 

رشک نام او زبانم را ز غیرت لال کرد

عشقم از گفت و شنود خلق فارغبال کرد

سرفرازی‌های گردون از تنزل‌های ماست

پستی ما، نام دشمن را بلند اقبال کرد

ناله شوریدگان شور آورد، چون عندلیب

[...]

قدسی مشهدی
 

قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۵

 

می را چو آب، لعل تو بر خود حلال کرد

گویا که خون بی‌گنهانش خیال کرد

حالی نداشتم که توان گفت، بی شراب

ساقی به یک پیاله‌ام از اهل حال کرد

بلبل دم از خصومت طوطی زند، مگر

[...]

قدسی مشهدی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۱

 

عارف خدای دید در اصنام و حال کرد

زاهد زحق ببست دو چشم و جدال کرد

با زاهدان خام نجوشند عارفان

آنکه این خیال پخت خیال محال کرد

زاهد برو که نیست مرا با کسی نزاع

[...]

فیض کاشانی
 

سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۳۴۷ - غربال باف

 

دلبر غربال باف امشب مرا خوشحال کرد

همره من رفت و روی خانه را غربال کرد

سیدای نسفی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۳

 

از بصیرت جوش اشکش بسکه فارغبال کرد

آفتاب از پردهٔ چشمم توان غربال کرد

می کند با هستی حیرت نصیب بزم عشق

دوری او آنچه در آیینه با تمثال کرد

باده ام را ریخت بر خاک و مرا کشت از خمار

[...]

جویای تبریزی
 
 
۱
۲