فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۹
چو بینند تاو بر و یال من
به جنگ اندرون زخم گوپال من
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۹ - صفت خواندن ورقه مادر گلشاه را و زاری کردن
تو آگه تری از من و حال من
تو دانی که تاراج شد مال من
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۷ - کشتن عباس هامان پسر هیتال شاه را گوید
همین شب روم سوی هیتال من
سراز کین ببرمش از یال من
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۷ - کشتن عباس هامان پسر هیتال شاه را گوید
بخون سه فرزند هیتال من
سرانشان بکوبم بکوپال من
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۴۸ - قسمت کردن شهریار دروازه ها به نامداران کوید
بگیرم سر تخت هیتال من
نهم غل صد منش بر یال من
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۷۹ - رزم شهریار با نقابدار سرخ پوش گوید
چه دید مر این گُرز چنگال من
کمند و کمان و بر و بال من
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۸۰ - رزم شهریار با نقابدار سرخ پوش گوید
که آمد سپهبد به دنبال من
بدید این گران گرز چنگال من
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۶ - اشاره به نظم بهمن نامه
همانا درست آمد این فال من
که برتر شده ست از چهل سال من
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۴۴ - انجامش روزگار افلاطون
گذشت از صد و سیزده سالِ من
به ده سالگان مانَد احوال من
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۵۰ - انجامش اقبالنامه
به شصت آمد اندازهٔ سال من
نگشت از خود اندازهٔ حال من
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۲۰ - در بیان حال و منع آنهائی که اهل شرند واز خود بیخبرند و دیگران را احتساب فرمایند
عشق گوید غافلی از حال من
از بد ونیک و ازین افعال من
عطار » مصیبت نامه » بخش ششم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل
شاه گفت ای بی خبر از حال من
از چه خوردی تو پلید این مال من
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و چهارم » بخش ۱ - المقالة الرابعة و العشرون
مرغ گفت ای بیخبر از حال من
زین مصیبت سوخت پر وبال من
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و ششم » بخش ۱ - المقالة السادسة و العشرون
گفت اول صد هزاران سال من
خورده ام این جام مالامال من
عطار » نزهت الاحباب » بخش ۱۴ - پشیمان شدن بلبل از عمر ضایع و در غفلت گذراندن
کس ندارم تا بپرسد حال من
شمهٔ برگوید از احوال من