گنجور

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۵

 

کنون این برافراخته یال من

همان زخم کوبنده کوپال من

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۹

 

چو بینند تاو بر و یال من

به جنگ اندرون زخم گوپال من

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۷

 

بپای آورد زخم کوپال من

نراندکسی نیزه بر یال من

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱۸

 

به بازی بکویند همسال من

به خاک اندر آمد چنین یال من

فردوسی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۹ - صفت خواندن ورقه مادر گلشاه را و زاری کردن

 

تو آگه تری از من و حال من

تو دانی که تاراج شد مال من

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۵ - رفتن ورقه به شام

 

ببردند گم بودگان مال من

چنین بود ایا پادشه حال من

عیوقی
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۱ - آغاز

 

سرش گفت بردارم از یال‌، من

برم هدیه نزدیک هیتال‌، من

عثمان مختاری
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۷ - کشتن عباس هامان پسر هیتال شاه را گوید

 

همین شب روم سوی هیتال من

سراز کین ببرمش از یال من

عثمان مختاری
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۷ - کشتن عباس هامان پسر هیتال شاه را گوید

 

بخون سه فرزند هیتال من

سرانشان بکوبم بکوپال من

عثمان مختاری
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۷۹ - رزم شهریار با نقابدار سرخ پوش گوید

 

چه دید مر این گُرز چنگال من

کمند و کمان و بر و بال من

عثمان مختاری
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۸۰ - رزم شهریار با نقابدار سرخ پوش گوید

 

که آمد سپهبد به دنبال من

بدید این گران گرز چنگال من

عثمان مختاری
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۶ - اشاره به نظم بهمن نامه

 

همانا درست آمد این فال من

که برتر شده ست از چهل سال من

ایرانشان
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۴۴ - انجامش روزگار افلاطون

 

گذشت از صد و سیزده سال‌ِ من

به ده سالگان مانَد احوال من

نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۵۰ - انجامش اقبال‌نامه

 

به شصت آمد اندازهٔ سال من

نگشت از خود اندازهٔ حال من

نظامی
 

عطار » مصیبت نامه » بخش ششم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل

 

شاه گفت ای بی خبر از حال من

از چه خوردی تو پلید این مال من

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و چهارم » بخش ۱ - المقالة الرابعة و العشرون

 

مرغ گفت ای بیخبر از حال من

زین مصیبت سوخت پر وبال من

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و ششم » بخش ۱ - المقالة السادسة و العشرون

 

گفت اول صد هزاران سال من

خورده ام این جام مالامال من

عطار
 

عطار » نزهت الاحباب » بخش ۱۴ - پشیمان شدن بلبل از عمر ضایع و در غفلت گذراندن

 

کس ندارم تا بپرسد حال من

شمهٔ برگوید از احوال من

عطار
 
 
۱
۲
۳
۵