تا بوی در کنار وصل و فراق

دفتری از مکارم الاخلاق

خُلق او هست بی‌ریا و نفاق

خلق او هست بی‌خلاف و شقاق

سیم آن کین جماعت مشتاق

که جلیس‌اند بی‌ریا و نفاق

ای صدر سروران زمانه به اتفاق

جود تویی نهایت و بر تویی نفاق

تو شمسی و ز نور تو حساد محترق

آری ستاره را بود از شمس احتراق

ایام با مخالف تو هست در خلاف

[...]

ای وزیر عالم و عادل ، ضیاء الدین عراق

نیست مانند تو در صدر خراسان و عراق

عاقبت ملک عراق را آید بزیر کلک تو

خود بدین معنی نهادستند نام تو عراق

خانه ملت بتأیید تو مرفوع العماد

[...]

شبی که هست کف او خزانهٔ ارزاق

ز طبع اوست وجود مکارم الاخلاق

ابوالمظفر ، شاه مظفر ، اتسز ، کوست

خدایگان همه خسروان علی الاطلاق

بنام اوست کمال صحیهٔ آداب

[...]

مؤیدین جمال ای ستودهٔ آفاق

ترا به مدح من اهلیت است و استحقاق

مرا به جود تو دانم که همچنین باشد

که از حکیمان طاقم تو از کریمان طاق

به حق من نبود جود تو به روی و ریا

[...]

ای بی خبر از نعمت دارنده آفاق

واله شده از شعبده عالم زراق

از عرف رمان گشته و «ا»ز شرع گریزان

چون دیو لاحول و چو دیوانه ز مخراق

اندر دل و جان و جگرت محنت دنیا

[...]

مار نون نکاح چو بزدت

ای به حری و رادمری طاق

هان و هان تا ز کس طلب نکنی

هیچ تریاق به ز طای طلاق

نیست شهری چو شهر اصفاهان

بحقیقت ز شهرهای عراق

که ببینی درو خساست و بخل

که نیابی درو دروغ و نفاق

خواجگانی بنام و ننگ درو

[...]

خلاصه همه عالم یگانه آفاق

که با بزرگی جفتست و از بزرگان طاق

امیر عالم عادل شهاب دین خالص

که پشت لشگر دینست و روی ملک عراق

رسیده ذکر بزرگی او همه اطراف

[...]

ای کف راد تو گشته ضامن ارزاق

وی بتو زنده شده مکارم اخلاق

مردی به هشت زن ز سر بیخودی بگفت

هر گه دو را نکاح کنم شد یکی طلاق

هر هشت را بخواست پراکنده بیدخول

زینها کرا وصال بود یا کرا فراق؟

در حکم شرع اول و هفتم روا بود

[...]

ای شده روشن از تو در آفاق

مشکلات و مکارم اخلاق

روزگارش نهاد بر احداق

ظلم باشد گرش نهی بر طاق

گر نبودی ماه را بر آسمان هر مه محاق

ماه خواندندی تو را خلق زمین بر اتفاق

آسمان از دیده من در حسد باشد که هست

از جمال تو مراد در دیده ماه بی محاق

ماه اگر بر آسمان باشد من اینک بر زمین

[...]

گهی حریف خلافی گهی رفیق وفاق

نه بر طریق وصالی نه بر طریق فراق

نه بر وصال ثبات و نه در فراق صبور

نه با جفات قرار و نه با وفا میثاق

گهی به خشم به تریاق بر فشانی زهر

[...]

دی غریوان شدم به سوی وثاق

بر وصال اختیار کرده فراق

دلم اندر هزاهز هجران

روحم اندر کشاکش احراق

طرب از طبع من گسسته وطن

[...]

ز عدل شاه که زد پنج نوبه در آفاق

چهار طبع مخالف شدند جفت وفاق

رسید وقت که پیک امان ز حضرت او

رساند آیت رحمت به انفس و آفاق

بسی نماند که بی‌روح در زمین ختن

[...]

سر و سر خیل شاهان شاه آفاق

چو ابرو با سری هم جفت و هم طاق