فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۳ - زارى کردن ویس از رفتن رامین
از این هجرت بدین هول و درازی
همه دردی به چشمم گشت بازی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۴ - آمدن رامین به دز اشکفت دیوان پیش ویس
هر آن کاری که چارش بیش سازی
چو کام دل بیابی بیش نازی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۵ - آمدن شاه موبد از روم و رفتن به دز اشکفت دیوان نزد ویس
نه او با تو نماید رودسازی
نه تو او را نمایی دلنوازی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۰ - نصیحت کردن بهگوى رامین را
شد از تو روزگار لهو و بازی
تو در میدان بازی چند تازی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۱ - اندر پند دادن شاه موبد ویس را و سرزنش کردن
اگر با من به مهر دل بسازی
دگر ره نرد بی راهی نبازی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۳ - رفتن رامین به گوراب و دور افتادن از ویس
زمانی خرمی کردند و بازی
بپیچیده به هم هر دو نیازی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۴ - رفتن رامین به گوراب و دیدن گل و عاشق شدن بر وى
برین سان تن گدازی دل نوازی
خوش آوازی سرافرازی بنازی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۵ - عروسى کردن رامین با گل
ز بس بر راغ دیدند لهد بازی
بیامختند گوران لعب سازی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۰ - نامه نوشتن ویس به رامین و دیدار خواستن
تو چون بامن نسازی با که سازی
هوا با من نبازی با که بازی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۵ - نامهٔ پنجم اندر جفا بردن از دوست
به تو نازم که تو زیبای نازی
بسازم با تو گر با من بسازی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۵ - نامهٔ پنجم اندر جفا بردن از دوست
بدم من نیز همچون تو نیازی
نکردم با تو چندین سرفرازی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۹ - نامهٔ نهم در شرح زارى نمودن
من آن یارم چنان بر تو نیازی
که کردم با تو چندان عشقبازی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۹ - پاسخ دادن رامین ویس را
به جای باد رفتار اسپ تازی
گرفته کم بها اسپ طرازی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۶ - پاسخ دادن رامین ویس را
تو خود دانی که با جان نیست بازی
چرا چندین به خون بنده تازی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۷ - پاسخ دادن ویس رامین را
علم بر در زدی از بی نیازی
همی کردی به من افسوس و بازی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۴ - پشیمان شدن ویس از کردهٔ خویش
چو بودی در گهرمان بی نیازی
به که کردی جهان افسوس و بازی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۴ - پشیمان شدن ویس از کردهٔ خویش
بدان دلبر چرا باشد نیازی
که خود با او نشاید کرد نازی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۷ - پاسخ دادن ویس رامین را
گمان بردم که کردم بر تو نازی
شد آن ناز مرا بر تو نیازی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۰ - پشیمان شدن رامین از رفتن ویس و از پس ویس شدن
چنین بودند یک مه دو نیازی
نیاسودند روز و شب ز بازی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۰ - نشستن رامین بر تخت شهنشاهى
نه چون او بد به شاهی سرفرازی
نه چون او بد به رامش رود سازی