فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۹ - نامه نوشتن موبد نزد شهرو و فریفتن به مال
فلک چون آهنین دیوار گشته
ستاره از روش بیزار گشته
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۵ - بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس
بت بربر ز رویت خوار گشته
همان بتگر ز بت بیزار گشته
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۴ - رفتن رامین به همدان به جهت ویس
به چشمش روی مادر مار گشته
همیدون مهر ویرو خوار گشته
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۲ - بردن شاه موبد ویس را به دز اشکفت و صفت دز و خبر یافتن رامین از ویس
به جسمش جان شیرین خوار گشته
به زیرش خز و دیبا خار گشته
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۰ - نامه نوشتن ویس به رامین و دیدار خواستن
ز طبعی در هوا بیدار گشته
به طبعی در هوا بیزار گشته
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۰ - نامه نوشتن ویس به رامین و دیدار خواستن
ز ماهی بی کس و بی یار گشته
به شاهی بر جهان سالار گشته
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۶ - نامهٔ ششم اندر نواختن و خواندن دوست
منم پیش تو چونین خوار گشته
توی از من چنین بیزار گشته
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۸ - پاسخ دادن رامین ویس را
من از مستی جنان هشیار گشته
ز خواب ابلهی بیدار گشته
وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۷۸ - در مدح ملک اتسز
ای از همه خلق اختیار گشته
دین را سبب افتخار گشته
در کسب معالی دلیر بوده
بر اسب معانی سوار گشته
گردون ، که زمین را در و قرارست
[...]
عطار » الهی نامه » بخش دوم » (۱) حکایت آن زن که بر شهزاده عاشق شد
همه از درد زن خون بار گشته
وزان خون خاک چون گلنار گشته
عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۱۶) حکایت مهستی دبیر با سلطان سنجر
جمالش با ملاحت یار گشته
ز هر دو شاه برخوردار گشته
عطار » اسرارنامه » بخش چهارم » بخش ۱ - المقالة الرابعه
چو هستی بر دل اسرار گشته
ز شاخ عشق برخوردار گشته
عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی
ز کیش خویشتن بیزار گشته
بجان قربان راه یار گشته
عطار » خسرونامه » بخش ۲۸ - رسیدن نامهٔ گل به خسرو و زاری کردن او و رفتن در پی گل به اسپاهان
فلک از میغ گوهربار گشته
هوا زنگی مردمخوار گشته
عطار » هیلاج نامه » بخش ۴۹ - جواب دادن منصور مدعی را
کنون ذاتم که جانم یار گشته
ز سرّ عشق برخوردار گشته
عطار » هیلاج نامه » بخش ۶۴ - پرسیدن عبدالسلام ازخضر از سرّ منصور
عیانش منکشف دلدار گشته
ولیکن خویشتن بیزار گشته
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۳ - سؤال کردن یکی از حسین منصور در دریافتن اسرار کلّ و جواب دادن او مسائل را
ز دید خویشتن بیزارگشته
حقیقت صاحب اسرار گشته
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
منم مست و تویی هشیار گشته
کنون از جسم و جان بیزار گشته
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » خسرو و شیرین » بخش ۳۱ - مناجات شیرین در شب فراق
ز جنبیدن فلک بی کار گشته
ستاره در رهش مسمار گشته
عبید زاکانی » عشاقنامه » بخش ۲۳ - آمدن معشوق به خانهٔ عاشق
لب از باد نفس افکار گشته
خمارین نرگسش بیمار گشته