فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۰
پشیمان شد از رای و کردار خویش
همی کژ دانست بازار خویش
فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۲۰
پشیمان شد از کار و گفتار خویش
تبه دید ازان کار بازار خویش
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۹
برآنم که از پاک دادار خویش
بیابی تو پاداش گفتار خویش
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۲
ترا گفتم این خوب گفتار خویش
روان و دل و رای هشیار خویش
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۱۱
سراسر برآری به دینار خویش
بیابی مکافات کردار خویش
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۱۶
بس ایمن مشو بر نگهدار خویش
چو ایمن شدی راست کن کار خویش
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۲ - آغاز داستان
هرآنکس که ایمن شد از کار خویش
برما چنان کرد بازار خویش
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۵
پشیمانی آیدت زین کار خویش
ز گفتار ناخوب و کردار خویش
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۱۵
پشیمان شد از کشتن یار خویش
کزان تیره دانست بازار خویش
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۳۲
خراشید مریم دو رخسار خویش
ز تیمار جفت جهاندار خویش
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شیرویه » بخش ۲
دگر آنک گفتی تو از کار خویش
از آن تنگ زندان و بازار خویش
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۱۴
کنون بازجویی همی کار خویش
که بگسستی آن رشتهٔ تار خویش
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۱۰
ازو بند برداشت تاکار خویش
بجوید کند تیز بازار خویش
فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۲
منم دل پر از غم ز کردار خویش
به غم بسته جان را ز تیمار خویش
فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۴
چنو باز گردد ز گفتار خویش
ببیند ز ما درد و تیمار خویش
فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۵
پشیمانی آمدش زان کار خویش
که چون بد سگالید بر یار خویش
فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۲
همه موبدان رای هشیار خویش
نهادند با گفت سالار خویش
فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۴
شناسی تو گفتار و کردار خویش
بی آزاری و رنج و تیمار خویش
فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۵
سپه خواه و یاور ز سالار خویش
به ژرفی نگهدار پیکار خویش