گنجور

عطار » مختارنامه » باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد » شمارهٔ ۳۸

 

در دریایی که نه سر و نه پا داشت

هر قطره از او تشنگییی پیدا داشت

هر قطره اگر چه جای در دریا داشت

اما هر یک هزار استسقا داشت

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲ - در نعت سیدالمرسلین خاتم النبیین صلی اللّه علیه و آله و سلم

 

که پیغمبر که داغ کبریا داشت

یکی مُهر مدوّر بر قفا داشت

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۵ - در فضیلت امیرالمؤمنین عثمان بن عفّان

 

چنان آن گوهر پاکش صفا داشت

که در دریای قرآن آشنا داشت

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۷۱ - در خاتمت کتاب گوید

 

بصدق دل چو بسیارت وفاداشت

امید او روا کن کو ترا داشت

عطار
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۶

 

تقدیر که یک چند مرا از تو جدا داشت

از جان گله دارم که مرا زنده چرا داشت

اندوه جدایی ز کسی پرس که یک چند

دور فلک از صبحت یارانش جدا داشت

دیوار ترا من حله خار نخواهم

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۰

 

باد نوروز چو دنباله جان ما داشت

دل ما را اثری بوی کسی شیدا داشت

از کجا گشت پدید، این همه خوبان، یارب

آسمان، این چه بلا بود که بهر ما داشت؟

عشق بنشست به جان، خانه دل کرد خراب

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۹

 

تیر او تا به سرا پردهٔ دل ماوا داشت

خیمهٔ صبر من دل شده را برپا داشت

تا به چنگ غمش افتاد گریبان دلم

عاقبت دست ز دامان من شیدا داشت

عقل دیوانه شدی گر بنمودی لیلی

[...]

محتشم کاشانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۱۶

 

بی لب ساغر می دیده خونپالا داشت

خم دلی پر گله از سرکشی مینا داشت

این زمان بر سر هر فاخته ای می لرزد

آن که چون سرو دو صد عاشق پا بر جا داشت

لب ساغر به مذاقم نمکین می آید

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۹۳

 

از عکس خود آن آینه رو بس که حیا داشت

در خلوت آیینه همان رو به قفا داشت

چون معنی بیگانه که وحشت کند از لفظ

همخانه دل بود و ز دل خانه جدا داشت

از بی ثمری سبز درین باغچه ماندم

[...]

صائب تبریزی
 

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۲

 

آیا دیگر چه مدعا داشت

بیگانه نگاه آشنا داشت

خجلت نکشید مشت خاکم

سامان ضیافت صبا داشت

برداشت ز خاک اعتبارم

[...]

اسیر شهرستانی
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۳

 

در طینتم از بس که رگ و ریشه، وفا داشت

خاکم چه بهاران و چه دی، مهر گیا داشت

در مرگ من آن زلف چرا موی نژولید؟

یک دلشده از سلسلهٔ اهل وفا داشت

غیر از دل ما کز سر کونین گذشته ست

[...]

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۳

 

خوش آنکه، دلم در شکن زلف تو جا داشت

بخت سیهم، خاصیت بال هما داشت

گر عشق ندادی به غمش نقد دو عالم

در مصر وفا، یوسف ما را که بها داشت؟

می ربخت به بر، طرّهء آهم، همه سنبل

[...]

حزین لاهیجی
 

حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۷

 

آن شاه که گاهی نظری سوی گدا داشت

یارب ز سرم سایهٔ لطفش ز چه وا داشت

زان روز طرب یاد که از غنچه دهانی

پیغام بدل سوختهٔ باد صبا داشت

آراست چو فرّاش قضا بزم تنعّم

[...]

حکیم سبزواری
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۵

 

گر نه آن ترک سیه چشم سر یغما داشت

مژه را بهر چه صف در صف جا بر جا داشت

تلخ کامی مرا دید و ترش روی نشست

آن که صد تنگ شکر در لب شکرخا داشت

جانم آمد به لب از حسرت شیرین دهنی

[...]

فروغی بسطامی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۲۲ - در بیان روایت ام حبیبه

 

میان غرفه آن خانه‌ای که ما واداشت

نشسته دیده یکی روز در تماشا داشت

صامت بروجردی
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۷۸ - فرار آیرم از ایران

 

پسری نوجوان و رعنا داشت

شد جوانمرگ، اینت بدپاداشت

ملک‌الشعرا بهار
 

فرخی یزدی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۰

 

غم نیست که با اهل جفا مهر و وفا داشت

با اهل وفا از چه دگر جور و جفا داشت

از کوی تو آن روز که دل بار سفر بست

در هر قدمی دیده حسرت بقفا داشت

همچشمی چشمان سیاه تو نمی کرد

[...]

فرخی یزدی
 
 
۱
۲