خوش آنکه، دلم در شکن زلف تو جا داشت
بخت سیهم، خاصیت بال هما داشت
گر عشق ندادی به غمش نقد دو عالم
در مصر وفا، یوسف ما را که بها داشت؟
می ربخت به بر، طرّهء آهم، همه سنبل
دل بس که هوای سر آن زلف دو تا داشت
از رنگ تو صحرا ورق لاله به خون شست
وز بوی تو،گل خرقهٔ صدپاره قبا داشت
جز گوهر مهر تو درین هفت صدف نیست
مه را خم ابروی تو انگشت نما داشت
در جیب چمن سنبل و در دشت ختن مشک
در هر طرفی زلف تو صد غالیهسا داشت
سِحر از نگه، از غمزه فسون، عشوه ز نیرنگ
چشم تو چه گوییم که در پرده چها داشت؟
خجلت نگهم سوخت که بی پرده درآمد
حسنی که نقابش دو جهان روی نما داشت
تا سوخت مرا یار، شد افسرده بساطش
آتشکدهٔ شمع، به پروانه صفا داشت
می رفت چو شمعش، ز گریبان به سر آتش
تیرت مگر امشب سر دلجویی ما داشت
از خانهٔ زنجیر نمی خاست صدایی
این سلسله را شور حزین تو به پا داشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تقدیر که یک چند مرا از تو جدا داشت
از جان گله دارم که مرا زنده چرا داشت
اندوه جدایی ز کسی پرس که یک چند
دور فلک از صبحت یارانش جدا داشت
دیوار ترا من حله خار نخواهم
[...]
از عکس خود آن آینه رو بس که حیا داشت
در خلوت آیینه همان رو به قفا داشت
چون معنی بیگانه که وحشت کند از لفظ
همخانه دل بود و ز دل خانه جدا داشت
از بی ثمری سبز درین باغچه ماندم
[...]
در طینتم از بس که رگ و ریشه، وفا داشت
خاکم چه بهاران و چه دی، مهر گیا داشت
در مرگ من آن زلف چرا موی نژولید؟
یک دلشده از سلسلهٔ اهل وفا داشت
غیر از دل ما کز سر کونین گذشته ست
[...]
آن شاه که گاهی نظری سوی گدا داشت
یارب ز سرم سایهٔ لطفش ز چه وا داشت
زان روز طرب یاد که از غنچه دهانی
پیغام بدل سوختهٔ باد صبا داشت
آراست چو فرّاش قضا بزم تنعّم
[...]
غم نیست که با اهل جفا مهر و وفا داشت
با اهل وفا از چه دگر جور و جفا داشت
از کوی تو آن روز که دل بار سفر بست
در هر قدمی دیده حسرت بقفا داشت
همچشمی چشمان سیاه تو نمی کرد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.