گنجور

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱۶ - قطعه در میلاد مسعود حضرت خاتم المرسلین (ص)

 

یکی ز اتباع عبسی پور مریم

به استعلا همی زد زین بیان دم

که عیسی را خدا پیغمبری داد

به هر پیغمبر او را برتری داد

همینم بس دلیل این معما

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱۷ - وصیت حضرت مولی‌الموالی علی علیه‌السلام

 

شیر یزدان شاه مردان با پسر

گفت جان بردم اگر از زخم سر

از خطای دشمن خود بگذرم

وز جوانمردی به جرمش ننگرم

ور نبردم جان و می‌جوئی قصاص

[...]

صغیر اصفهانی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » قالبهای نو » سرگذشت تأثرآور شاعر

 

در منتهاالیه خیابان، بود پدید

تهران برون شهر، خرابه یکی بنای

گسترده مه، ز روزنه شاخ‌های بید

فرشی که تا بد، ار بلرزد همی هوای

ساعت دوازده است، هلا نیمه‌شب رسید

[...]

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » قالبهای نو » مرگ دختر ناکام

 

زمان نزع هجده ساله عاشق دختری دیدم

ابا سیمای پراندوه و اندر رفته چشمانی:

فتاده گوشه‌ای، اندر اتاقی زار و پژمرده

ز فرط بی‌کسی، بنهاده بر دیوار پیشانی!

عیان می بود، که بیماری سل است، از وضع سیمایش

[...]

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - آرزوی دل

 

مرا گر به جاوید؟ عمری دهند

سپس بر سرم، تاج شاهی نهند

همانا شود، ز آن من کشوری

در آید به فرمان من لشکری

یکی تخت زر، زیر پایم نهند

[...]

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲ - ابله ترین حیوانات

 

«بوآلو»، شاعر گویای مغرب

حکیم بخرد دانای مغرب

در این نکته چه خوش گفت این سخن را

که بس خوش آمد از این نکته من را:

که اندر چارپایان چرایی

[...]

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳ - تأثیر سخن

 

شنیدم نویسنده ای در قدیم

نویسنده پاک رأی و حکیم

گزیده یکی چامه، انشا نمود

شه عصر از آن نامه رسوا نمود

گرفت آن هجانامه، آنسان رواج

[...]

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴ - در صفحه غرب

 

بهارا به پاییز ما، دیده دوز

ز کلک تموزین دی، وی بسوز

ملک را ز ما نیز این نکته گوی:

که پیش آمده ملک نبود نکوی!

شها! صفحهٔ غرب؛ اقلیم تو

[...]

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵ - در بزرگداشت فردوسی

 

این شنیدستم که عیسی، مرده‌ای را زنده کرد

مرده‌ای را زنده کرد و نامِ خود پاینده کرد

نیم گیتی شد مُسَخَّر از طریقِ دینِ او

شد جهان آیینه‌دار چهرهٔ آیین او

هر دو فرسخ یک کلیسایی به پا بر نام او

[...]

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۷ - گلهای پژمرده

 

خری از گلستان باغی گذشت

بسی گل به ره دیده، وقعی نهشت

نسنجید کآن جلوه گل، ز چیست؟

نفهمید فریاد بلبل ز کیست؟

رسید او به جائی که ره تنگ بود

[...]

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸ - نطق لرد معروف!

 

به لندن کرد نطقی، لرد معروف

کزو یک ملتی، گردیده مشعوف

برای موطن جمشید و سیروس

خورد آن ناطق مشهور افسوس؟!!

چنان می‌سوزدش دل، آن یگانه!

[...]

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹ - در نکوهش نوع بشر

 

به پندار دانای مغرب‌زمین

پدیدآور پند نو «داروین»

زمانه ز میمون، دُمی کم نمود

سپس ناسزا نامش، آدم نمود

اگر آدمیت بر این بی‌دُمی‌ست؟

[...]

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۰ - نامه منظوم

 

مرحبا ای (کوهی) نیکو نهاد

لشخوران مردند، کوهی زنده باد

آفرین بر خامه حقگوی تو

مرحبا بر چشم و بر ابروی تو

این یکی می گفت هی با آن یکی

[...]

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱ - در هجو ضیاء الواعظین

 

چراغ الذاکرین، آن مرد جیغو

کند در مجلس شوری هیاهو

چراغ الذاکرین، مانند زاغ است

گمان دارد که مجلس مثل باغ است

نماید جیر و ویر نابه‌هنگام

[...]

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۲ - ملت فروش

 

یکی را ز تن، جامه در دزدگاه

بکندند از کفش پا تا کلاه

پس آنگاه، آن روز تا شب دوید

که تا بر دهی، نیمه شب در رسید

بشد در سرای خداوند ده

[...]

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » جمهوری نامه » بخش ۱ - جمهوری سوار،تفصیل جناب جمبول

 

هست در اطراف کردستان دهی

خاندان چند کرد ابلهی

قاسم آباد است آن ویرانه ده

این حکایت، اندر آن واقع شده:

کدخدائی بود کاکا عابدین

[...]

میرزاده عشقی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۷ - آرزوی پرواز

 

کبوتر بچه‌ای با شوق پرواز

بجرئت کرد روزی بال و پر باز

پرید از شاخکی بر شاخساری

گذشت از بامکی بر جو کناری

نمودش بسکه دور آن راه نزدیک

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۸ - آرزوی مادر

 

جهاندیده کشاورزی به دشتی

به عمری داشتی زرعی و کشتی

به وقت غله، خرمن توده کردی

دل از تیمار کار آسوده کردی

ستم‌ها می‌کشید از باد و از خاک

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۷ - امید و نومیدی

 

به نومیدی، سحرگه گفت امید

که کس ناسازگاری چون تو نشنید

به هرسو دست شوقی بود بستی

به هرجا خاطری دیدی شکستی

کشیدی بر در هر دل سپاهی

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۲۵ - بلبل و مور

 

بلبلی از جلوهٔ گل بی قرار

گشت طربناک بفصل بهار

در چمن آمد غزلی نغز خواند

رقص کنان بال و پری برفشاند

بیخود از این سوی بدانسو پرید

[...]

پروین اعتصامی
 
 
۱
۶۶۱
۶۶۲
۶۶۳
۶۶۴
۶۶۵
۶۶۷