گنجور

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١٠۶ - وله ایضاً در مدح طغایتمورخان

 

تا شه نهاد پای بر اوج سریر ملک

دولت ز بهر نصرت او شد نصیر ملک

شاه جهان طغایتمورخان که فر اوست

درحادثات دور فلک دستگیر ملک

هرگز مشام جان نشنیدست در جهان

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١٠٧ - ایضاً در مدح امیر مولای بیگ

 

ندانم آن رخ حورست یا جمال ملک

که رشک میبرد از حسنش آفتاب فلک

بسان دائره کارم شدست بی سر و پای

ز عشق آن دهن همچو نقطه کوچک

زهی جمال تو بر هم شکسته رونق حور

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١٠٨ - وله ایضاً فی المدح خواجه نظام الدین یحیی

 

از افق ماه نو عید بفیروز فال

چهره بنمود و جهان کرد منور بجمال

تا ابد طلعت میمونش مبارک بادا

بر سر افراز نکو سیرت پاکیزه خصال

خسرو روی زمین داور و دارای زمان

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١٠٩ - ایضاً له

 

چو از نشیمن قدسی بیمن طالع و فال

گشاد باز سفیده سفیده دم پر و بال

بتی بچهره چو آتش بلب چو آب حیات

درآمد از در من با هزار غنج و دلال

شکار مرغ دلم را فراز خرمن گل

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١١٠ - وله ایضاً

 

خجسته صبحدمی کان نگار مهر گسل

بفال سعد نماید ز حبیب ماه چگل

ز طرف جاه ذقن خال عنبرینش بسحر

کند حکایت هاروت در چه بابل

ز عشق سلسله زلف مشک پیکر او

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١١١ - وله ایضاً در مدح مولانا غیاث الدین بحرآبادی

 

صبحدم بر خاک کویش بگذاری باد شمال

بیتو گو هستم در آتش ای بلطف آب زلال

جان مهجور از تن رنجور دور از روی تو

کرد خواهد تا جوار حضرت حق انتقال

میکند بر چشم عشاق تو خواب خوش حرام

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١١٢ - قصیده در مدح فاضل اوحد حکیم الدین

 

این منم یا رب که در دل شادمانی یافتم

و آنچه جستم از قضای آسمانی یافتم

با من این الطاف چرخ کینه ورزان میکند

کز خدیو ملک دانش مهربانی یافتم

اوحد الدنیا حکیم الدین که نپسندد خرد

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١١٣ - ایضاً عرض اخلاص و مدح امیر ابونصر بن علی

 

ای پیک پی خجسته نسیم سپیده دم

وی چون مسیح و خضر مبارک دم و قدم

از راه لطف عرضه کن اخلاص بنده وار

جائی که همچو کعبه منیع است و محترم

یعنی جناب آنکه فلک بهر بندگی

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١١۴ - وله ایضاً

 

این منم باز که در باغ بهشت افتادم

وز سفر کآن بحقیقت سقرست آزادم

این نه خوابیست که می بینم اگر پنداری

کز پس آنهمه اندوه چنین دلشادم

گر چه بیداد فلک بود ولی شکربرآنک

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١١۵ - وله در مدح علاءالدین حسین

 

پیشتر زین چند گاهی دل پریشان داشتم

خود چه میگویم ز دل صد رنج بر جان داشتم

یوسف مصر کرم را از تکسر شکوه ئی

بود و من یعقوب وش دل بیت احزان داشتم

آن علی نام حسن سیرت علاءالدین حسین

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١١۶ - ایضاً له

 

حبذا آرامگاهی خوشتر از دار النعیم

وز پری رویان صدف کردار پر در یتیم

همچو چشم و چون دل عاشق پر آب و آتش است

لیک با حر جحیمش هست هم روح و نسیم

معتدل در وی هوا و متسع در وی فضا

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١١٧ - قصیده فی مدح السلطان نظام الدین یحیی

 

خراسان بار دیگر شد بهشت آسا خوش و خرم

ز فر خسرو عادل خدیو خطه عالم

سر گردنکشان شاهی که رأی عالم آرایش

نموداری بود خرم خلایق را ز جام جم

نظام ملک و دین یحیی که او را میتوان گفتن

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١١٨ - وله ایضاً در مدح خواجه علاءالدین هندو

 

روز جشن عربست ای مه خوبان عجم

وقت شادیست مباش از غم ایام دژم

می خور اندوه و غم گیتی بد عهد مخور

که کرا می نکند گیتی بد عهد بغم

بعد ازین رایت عیش و طرب افراخته دار

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١١٩ - وله ایضاً در مدح علاء الدین وزیر خراسان

 

زهی جمال تو خورشید آسمان کرم

وجود پاک تو سر خیل دودمان کرم

علاء دولت و ملت توئی که یافت خرد

خجسته حضرت والات را مکان کرم

دعای دولت تو ورد خویشتن کردی

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١٢٠ - قصیده در مدح طغایتمورخان

 

که برد رونق کان و که داد خجلت قلزم

به جز طغایتمور خان جم دوم به تعظم

شهی که پای بر اورنگ خسروی چو رسیدش

سپهر افسر منت نهاد بر سر مردم

ز فرط حکمت و رفعت چو آصف است و سلیمان

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١٢١ - وله ایضاً

 

هر گه که نام مجلس مولی همی برم

قدر سخن بپایه اعلی همی برم

مولی ملوک مملکه الفضل و العلی

کاندر ثناش شعر بشعری همی برم

ای رکن حصن شرع مشید برای تو

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١٢٢ - وله ایضاً قصیده در مدح زنگی بیک محمد برکال قتلغ

 

ای چشم مست دلربای تو مست از شراب حسن

وی لعل جانفزای تو سیراب از آب حسن

خرم دمی که بر رخت از شعله های می

بینم عرق نشسته چو بر گل گلاب حسن

چون لب بخنده گشائی گمان برم

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١٢٣ - قصیده در مدح نظام الدین یحیی کرابی

 

ای داور زمانه و فرمانده زمین

سلطان نظام ملت و دین شاه راستین

هستی تو تاج سرور شاهان روزگار

و اورنگ خسروی ز تو شد باز شه نشین

هر بامداد بهر شرف بنده وش نهند

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١٢۴ - وله ایضاً قصیده در مدح طغایتمورخان

 

ترا سزد بصفا ماه آسمان گفتن

ترا بحسن توان زینت جهان گفتن

اگر تو از درم ای حور چهره باز آئی

توان مقام مرا خلد جاودان گفتن

کج است در نظر قد چون صنوبر تو

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١٢۵ - وله ایضاً در مدح تاج الدین علی سربداری

 

چون شد سعادت ابدی یار ملک و دین

رونق گرفت بار دگر کار ملک و دین

در دین و ملک آتش فتنه فرو نشاند

مانند آب خنجر سردار ملک و دین

تاج ملوک خواجه علی آنکه زیب و زین

[...]

ابن یمین
 
 
۱
۲۳۲
۲۳۳
۲۳۴
۲۳۵
۲۳۶
۳۷۳