گنجور

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۳ - گفتگوی صلح با فرستاده ی مانوش

 

چرا او نیامد بجای تو پیش

مگر چیره بیند همی تیغ خویش

ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۲۰ - داستان پلاطُس

 

اگر هست ده ساله بیمار ریش

از این شهر وز کشور آرند پیش

ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۲۲ - داستان اسکندر در خاور

 

سر داستانهای شاهان پیش

که خسرو همی داشتی پیش خویش

ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۲۵ - فرود آمدن بر دامن کهسار و گفتگوی اسکندر با مهانش

 

تو ای پیر فرزانه بنشین ز پیش

مرا شاد گردان به دیدار خویش

ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۲۷ - جنگ جمشید و مهراج

 

بباشید یک هفته بر جای خویش

که من هرچه باید فرستمت پیش

ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۳۲ - فارک و بازماندگانش

 

چو فرزند آمد، نباید که بیش

بگردد به پیرامن جفت خویش

ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۳۲ - فارک و بازماندگانش

 

که صد سال و هشتاد سال است بیش

که من دور گشتم ز خویشان خویش

ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۳۴ - پاسخ مهانش

 

مهانش شنید و سرافگند پیش

از اندیشه ی او دلش گشت ریش

ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۴۵ - فرستادن شاه چین، نیواسب را به جنگ ایرانیان

 

برابر بماندند یک ماه بیش

دل از درد تیره تن از رنج ریش

ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۴۷ - جنگ کوش پیل دندان و نیواسب

 

فرستاد با کوش از پیش خویش

همی تاختند آن دلیران ز پیش

ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۵۰ - کین نیواسب

 

نشاید به تو دشمن آن کرد بیش

کجا کرد خواهی تو شاها به خویش

ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۵۹ - رای زدن شاه چین با بزرگان

 

چو دندان پیلان دو دندانش پیش

ز دیدار و چهرش دلم گشت ریش

ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۷۷ - پاسخ کوش

 

بدین سان که داری دلی گشته ریش

یکی تیر کرد او برون را بپیش

ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۷۷ - پاسخ کوش

 

اگر تو کِشی کین فرزند خویش

وگر من کنم جان بدخواه ریش

ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۸۲ - جنگ در کوه و پیروزی آتبین

 

بخواهم از او کین فرزند خویش

همان کین مردان و گردان پیش

ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۸۸ - پیام طیهور به آتبین

 

دریغا که آن پاکدینان پیش

گذشتند و پیدا شد این زشت کیش!

ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۹۴ - زنهار دادن طیهور آتبین را

 

نیاگان ما، شهریاران پیش

کسی را ندیدند برتر ز خویش

ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۰۲ - شکست کوش

 

به راه اندرون مژده آمدش پیش

که برگاشت روی آن بدِ زشت کیش

ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۱۰ - رفتن کوش پیل دندان به نزدیک ضحاک

 

کشیدن نشایست یک نیمه بیش

خجل گشت، هر یک ز نیروی خویش

ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۱۲ - درمان کردن پزشک هندی ضحاک ماردوش را

 

پرستنده او را برآورد پیش

نشاندش جهاندار نزدیک خویش

ایرانشان
 
 
۱
۲۲
۲۳
۲۴
۲۵
۲۶
۱۵۲