چو آگه شد از نامه ی آتبین
تو گفتی ببسته ست پایش زمین
دو دیده به لؤلؤ بیاگند پُر
کنارش شد از دیدگان پر ز دُر
همی گفت لبها پر از باد سر
که با نیکمردان زمانه چه کرد!
دریغا که آن پاکدینان پیش
گذشتند و پیدا شد این زشت کیش!
ز گیتی بریده شد آن تخم پاک
جهان گشت بر دست دیوان هلاک
بزرگان پراگنده گشتند نیز
نگر تا به گیتی بتر زین چه چیز
فرستاده ی آتبین را بخواند
بپرسید و در پیشگاهش نشاند
که با من بگو تا چگونه ست کار
کجا پیش رفتی تو از شهریار
ز دربند گفتا به یک روزه راه
مرا پیش خسرو فرستاد شاه
به دستور فرمود تا نامه کرد
همه مردمی بر سر خامه کرد
که شاه جهان شادباد و درست
سوی خانه ی خویشتن راه جست
همه پیش توست آنچه دارم ز گنج
وگر جان گزینی ندارم به رنج
چو اندر رسیدی تو را باک نیست
به پیش تو کمتر ز ضحّاک نیست
مرا پادشاهی همه پیش توست
دل و جان من مرهم ریش توست
روان است فرمانت بر لشکرم
چو لشکر ز فرمانت من نگذرم
همی باش چندان که خواهی به کام
شب و روز با شادکامی و جام
چنین تا ز ضحّاک و دیوان زفت
جهان پاک گردد چو جمشید گفت
چو گردد تو را کار گیتی بکام
از ایدر به شادی به شاهی خرام
فرستادگان را بسی داد زر
چه اسب و قبا و کلاه و کمر
فرستادگان بهک را بخواند
بخوبی گُسی کرد و کشتی براند
وز آن پس دو فرزند خود را بخواند
مر آن هر دو را با سپه برنشاند
پذیره فرستادشان نزد شاه
همی رفت چون موج دریا سپاه
فرستاده چون نزد خسرو رسید
به نامه چنان مردمیها بدید
از آن نیکویی شادمان شد به دل
ولیکن ز طیهور گشت او خجل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، راوی از خبر بدی که به او رسیده است، ابراز ناامیدی میکند. او از نابودی خوبان و پاکان در زمانهی خود میگوید و اشاره میکند که دیوان قدرتمند شدهاند و دنیا را در تصرف خود دارند. فرستادهای از سوی آتبین به خسرو میآید تا او را از اوضاع آگاه کند. او از سفرش و دریافت نامهای از شاه سخن میگوید که در آن به خوشبختی و سلامتی برای شاه آرزو میکند و وعده میدهد که حاضری در خدمت او باشد. همچنین به لشکر و فرماندهی خود اشاره میکند و از این که در کنار خسرو خواهد بود، ابراز شادی میکند. در پایان، وقتی فرستاده به خسرو میرسد، او از خوشحالی نامهها و نیکوییهایی که دریافت کرده، خوشحال میشود، اما در عین حال از وضع بد حال حاضر خجلتزده است.
هوش مصنوعی: وقتی از نامه تو آگاه شد، گفتی که زمین پای او را بسته است.
هوش مصنوعی: دو چشم مانند مروارید گرانبها، از زیبایی او پر شده و در نتیجه، چشمها پر از گنجهای باارزش گردیده است.
هوش مصنوعی: او میگفت که لبهایم پر از ناامیدی است و از خود میپرسید که با مردان خوب زمانه چه بر سر من آمده است!
هوش مصنوعی: متأسفانه، افراد نیکوکار و فرهیخته گذشته رفتهاند و اکنون آموزههای زشت و ناپسند در جامعه ظاهر شده است.
هوش مصنوعی: از این دنیا جدا شد آن تخم روشن که جهان در دست دیوان و نابودکنندگان قرار گرفت.
هوش مصنوعی: بزرگان و افراد نیکو کار متفرق شدند، دقت کن که در دنیا چیزی بدتر از این وجود ندارد.
هوش مصنوعی: او پیامآور آتابین را فراخواند و از او پرسید و او را در حضور خود نشاند.
هوش مصنوعی: با من بگو که چطور میخواهی کارها را انجام دهی و به کجا رسیدی، ای پادشاه.
هوش مصنوعی: از زندان گفت که در یک روز، راه مرا به سوی خسرو فرستاد شاه.
هوش مصنوعی: به دستور او، نامهای نوشتند و همه مردم در آنجا جمع شدند و در مورد آن صحبت کردند.
هوش مصنوعی: شاه جهان زندگیاش شاد باشد و درست به سمت خانه و جای خود راهی پیدا کند.
هوش مصنوعی: همه چیزهایی که دارم، چه ثروت و چه امکانات، پیش روی توست و اگر قرار باشد جانم را انتخاب کنی، برایم هیچ زحمتی نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: زمانی که به هدف یا نقطهای که میخواهی برسی، رسیدی، دیگر نگران چیزهای کوچک و ناچیز نخواهی بود، زیرا در برابر تو هیچ چیز کمتر از دشمنان بزرگ و قوی نخواهد بود.
هوش مصنوعی: من همه چیزم را فدای تو کردهام و وجودم را در خدمت دل و احساس تو قرار دادهام.
هوش مصنوعی: فرمان تو به سپاهیانم همچون روح آنهاست و من هرگز از فرمانت عقبنشینی نخواهم کرد.
هوش مصنوعی: تا وقتی که میخواهی به زندگی ادامه بده و در هر شب و روز با خوشحالی و سرور زندگی کن.
هوش مصنوعی: به گونهای که اگر ظلم و ستم از بین برود و دنیا پاک شود، مانند زمانی خواهد بود که جمشید، پادشاه بزرگ و معروف، حکومت میکرد.
هوش مصنوعی: وقتی که کارهای دنیا به خوبی برایت پیش برود، با شادی و آرامش به سمت هدفهایت برو.
هوش مصنوعی: فرستادگان زیادی با هدایای فراوانی مثل سکه، اسب، لباسهای شیک و کمربند به دیدار میآیند.
هوش مصنوعی: پیامآوران بهک را با دقت خواند و به خوبی کار را سامان داد و کشتی را راند.
هوش مصنوعی: بعد از آن، او دو فرزندش را فرا میخواند و هر دو را با سپر بر فراز قله نشان میدهد.
هوش مصنوعی: آنها به سوی شاه فرستاده شدند و مانند موج دریا به راه افتادند.
هوش مصنوعی: وقتی پیامآور به نزد شاه رسید، نامهای را که پر از ادب و احترام بود، به او展示 کرد.
هوش مصنوعی: او به خاطر زیبایی و نیکی خوشحال شد، اما از محبت و احساسات خود شرمنده شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.