وز آن جایگه جم سپه برگرفت
به تندی سوی رزم مهراج رفت
هر آن گه که وارون شود بخت مرد
به چاره که نیکو تواندش کرد
به زندان ضحاک پنجاه سال
بماند آن گزین خسرو بی همال
به فرجام بنگر که دژخیم کرد
مر او را به ارّه به دو نیم کرد
به ارغون به نونک رسید آگهی
که از شاه شد روی گیتی تهی
نوندی فرستاد نزد پدر
که ما را ز گیتی چه آمد بسر
گرفتار شد شاه گیتی به جنگ
بدین سان به ما بر جهان گشت تنگ
همی پیش وز پس ندانیم راه
نهاده دو دیده به فرمان شاه
بیایم، بباشم، چه درمان کنم؟
مرا هرچه فرمان دهی آن کنم
از این بد چو آگاه شد شاه چین
تو گفتی برانداخت او را زمین
ز پیوند جمشید ترسید باز
که ضحّاکش آگاه گردد ز راز
بد آید از آن مارفش بر سرش
نماند بدو شاهی و کشورش
به دختر فرستاد پیغام، شاه
که نزدیک من کس مجویید راه
همان به که در بیشه پنهان شوید
که بر دست ضحّاک بی جان شوید
نخواهم که بیند شما را کسی
که این راز از آن پس نماند بسی
بباشید یک هفته بر جای خویش
که من هرچه باید فرستمت پیش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این بخش از شاهنامه، جم سپه با سرعت به سمت مهراج میرود. او در شرایط سختی قرار گرفته و به فکر چارهای میافتد. به یاد زندانی شدن ضحاک برای پنجاه سال و سرانجام دردناک او که به دست دژخیم کشته شد، میافتد. سپس شاه چین از خبر خالی شدن گیتی از شاه آگاه میشود و به نوندی پیامی میفرستد که از اوضاع بحرانی زمین باخبر شود. در این میان، شاه به فکر چارهای برای نجات خود و پدرش است و به دخترش پیغام میفرستد که بهتر است پنهان شوند تا از دست ضحاک در امان بمانند. او همچنین دستور میدهد که تا یک هفته در امنیت بمانند تا او برایشان تدبیری بیندیشد.
هوش مصنوعی: از آن مکان، جم سپه را به سرعت برداشت و به سوی رزم مهراج روانه شد.
هوش مصنوعی: هر زمان که سرنوشت فردی به بدی تغییر کند، با تدبیر و چارهجویی خوب، میتوان او را یاری کرد.
هوش مصنوعی: آن پادشاه بزرگوار به مدت پنجاه سال در زندان ضحاک خواهد ماند.
هوش مصنوعی: به پایان کارش نگاه کن که جلاد او را با اره به دو نیم کرد.
هوش مصنوعی: خبر به ارغون و نونک رسید که شاه از دنیا رفت و زمین از وجود او خالی شد.
هوش مصنوعی: کسی را به نزد پدر فرستاد تا بپرسد که ما را از زندگی چه سرنوشتی پیش آمده است.
هوش مصنوعی: شاه جهان در چنین جنگی به سختی گرفتار شد و به همین دلیل بر ما در دنیا تنگی و دشواری آمد.
هوش مصنوعی: ما نمیدانیم از کدام طرف باید برویم، اما با دستور شاه، دو چشم ما در راه به حرکت درآمدهاند.
هوش مصنوعی: بیا و بمان، چه کاری از دست من برمیآید؟ هرچه به من بگویی، همان را انجام میدهم.
هوش مصنوعی: وقتی که شاه چین از این بدی آگاه شد، گفتی که او را به زیر افکندند.
هوش مصنوعی: پس از اتصال و نزدیکی به جمشید، دوباره ترس به دلش افتاد که ممکن است ضحاک از این راز باخبر شود.
هوش مصنوعی: بدی از آن مار فشان به سرش میریزد و دیگر نه سلطنتی برایش میماند و نه کشوری.
هوش مصنوعی: شاه پیغامی برای دختر فرستاد و گفت از نزدیکان من کسی را جستجو نکنید.
هوش مصنوعی: بهتر است که در جنگل پنهان شوید تا اینکه به دست ضحاک بیجان شوید.
هوش مصنوعی: نمیخواهم کسی شما را ببیند، چرا که این راز نباید پس از آن فاش شود.
هوش مصنوعی: مدتی در همان مکان بمانید، زیرا من هرچه نیاز دارید را برایتان میفرستم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.