گنجور

سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۳۱ - حکایت زورآزمای تنگدست

 

به خاک اندرش عقد بگسیخته

گهرهای دندان فرو ریخته

سعدی
 

سعدی » بوستان » باب چهارم در تواضع » بخش ۱۲ - حکایت معروف کرخی و مسافر رنجور

 

سرش موی و رویش صفا ریخته

به موییش جان در تن آویخته

سعدی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۶۲

 

لبت در سخن انگبین ریخته

رخت مشک بر یاسمین ریخته

از آن روی و موی دلاویز تست

دلم در شب و روز آویخته

چو باد صبا دید رخسار تو

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

سلمان ساوجی » فراق نامه » بخش ۱۲ - بوسه بر باد (۲)

 

چو یک قطره آب اندر آمیخته

چو کوهی به مویی درآویخته

سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » فراق نامه » بخش ۱۴ - بوسه بر باد (۴)

 

اجل بر سمن خاکشان بیخته

چو گل نازک اندامشان ریخته

سلمان ساوجی
 

محمد کوسج » برزونامه (بخش کهن) » بخش ۵ - رسیدن افراسیاب به شنگان

 

هر آن خون کزین کینه شد ریخته

بدان گیتی او باشد آویخته

محمد کوسج
 

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۸۴۹

 

ای خطت نقشی ز نو انگیخته

مشک تر پیرامن گل ریخته

با خیال لعل رنگ آمیز تو

آب چشم ما به خون آمیخته

دارم از زلف تو صد پاره دلی

[...]

جامی
 

جامی » دیوان اشعار » خاتمة الحیات » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۵

 

ای ز چشمم اشک خونین ریخته

خون مردم را به خاک آمیخته

آن نه گلبرگ است بل کز رشک تو

گل شکوفه کرده خون برریخته

بر سرآشفته حالان صد بلا

[...]

جامی
 
 
۱
۵
۶
۷
۸
۹
۱۲
sunny dark_mode