ای خطت نقشی ز نو انگیخته
مشک تر پیرامن گل ریخته
با خیال لعل رنگ آمیز تو
آب چشم ما به خون آمیخته
دارم از زلف تو صد پاره دلی
هر یک از مویی دگر آویخته
آهوان دیده فریب چشم تو
هر کدام از گوشه ای بگریخته
چشم من هر شب به جست و جوی دل
خاک کویت را به مژگان بیخته
تا سر زلف تو از کف داده ام
رشته جان از تنم بگسیخته
جامی از وصف میانت قاصر است
گرچه هر دم صد خیال انگیخته
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذابیت معشوق میپردازد. شاعر با اشاره به خط و نقشی که معشوقش دارد، میگوید که اطراف گل بویی از مشک پخش شده است. او با یادآوری رنگ لعل و زیبایی چهره معشوقش، احساساتی عمیق و پر از عشق را بیان میکند. هر کدام از موی معشوق او را به صد پاره دل تبدیل کرده و در جستوجوی دل خود، خاک کوی معشوق را به چشمانش میریزد. شاعر به عشق و جذابیت معشوق اشاره میکند و در نهایت میگوید که وصف معشوقش فراتر از آن است که در یک جام بگنجد، چرا که همیشه در دلش خیالها و آرزوهای بسیاری از او وجود دارد.
هوش مصنوعی: ای خطوط تو همچون نقشی تازه و زیباست که با رنگ مشکی دور گلها را تزیین کردهای.
هوش مصنوعی: با فکر و یاد زیبایی تو، اشکهای ما به شدت غمگین و پررنگ شده است.
هوش مصنوعی: من از زلف تو دلی پاره پاره دارم که هر تکهاش به مویی دیگر آویزان است.
هوش مصنوعی: بیشه پر از آهوهایی است که به خاطر زیبایی چشمان تو هر کدام به سمتی فرار کردهاند.
هوش مصنوعی: چشمم هر شب با اشتیاق، به دنبال دلدارم، خاک سرزمین تو را با مژگانم مینویسم.
هوش مصنوعی: من جانم را به خاطر زیباییهای تو از دست دادهام و دیگر در این دنیا نمیتوانم به زندگی ادامه دهم.
هوش مصنوعی: این جمله بیانگر این است که هیچ توصیفی نمیتواند به خوبی زیبایی و جذابیت تو به تصویر بکشد. حتی با وجود اینکه هر لحظه ایدهها و تصورات فراوانی در مورد تو به ذهن میرسد، باز هم هر چه بگوییم، کم خواهد بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
پر بکنده، چنگ و چنگل ریخته
خاک گشته، باد خاکش بیخته
من نه ارزیزم ز کانِ انگیخته
من عزیزم از فلک بگریخته
چرخ در بالام گوهر تافته
طبع در پهنام عنبر بیخته
آسمان رنگم ولیک از روی شکل
[...]
ای زگرد ماه مشگ آویخته
وی بگرد لاله عنبر پیخته
هرکجا عکس جمالت برفتاد
صورت صد یوسفست انگیخته
ای بسا دلهای جان افشان که هست
[...]
شب شنیدستی ز روز آویخته
ماه دیدستی ز مشک انگیخته
لاله پیش روی نرگس صف زده
گرد مرجان گرد عنبر بیخته
این همه بر روی زیبا روی اوست
[...]
عشق با انسان و آن آمیخته
روح اندر خاک دان آویخته
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.