گنجور

حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۴۹

 

نظر بحال دل خسته ام نمی فکنی

اگر چه روز و شب ای دوست در درون منی

صبا ز چین سر زلفت ار برد بوئی

بسی شکست که آرد به نافه ختنی

منم که عهد تو ای دوست نشکنم هرگز

[...]

حسین خوارزمی
 

حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۶

 

نشان سطوت وحدت چو در عین فنا بینی

مقام قرب او ادنی شناسی پایه ادنی

حسین خوارزمی
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۳ - استقبال از کمال خجندی

 

ای به بوی تو صبا شیفتهٔ هر چمنی

عطرسایی چو خطت، بی سر و بی پا چو منی

تا شکست از شکن زلف توام شیشهٔ دل

حلقهٔ زلف تو را نام شده دل شکنی

سر و دستار ندارم که گدایان تو را

[...]

خیالی بخارایی
 

نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۲۵

 

مرا محبتت ای رخت تو بعیدی هست

(اگر تو میل محبت کنی و گر نکنی)

بروز جمعه هم ای جامه سفید نظیف

(من از تو روی نه پیچم که مستحب منی)

نظام قاری
 

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۹۶۰

 

سینه روزن روزن است از ناوک صیدافکنی

خانه دل را فروغ دیگر از هر روزنی

دارم از اشک شفق گون دور ازان خورشید روی

همچو گردون هر نماز شام پر خون دامنی

نیست آن اندام نازک را مناسب هر لباس

[...]

جامی
 

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۹۶۱

 

آخر ای سرو خرامان ز کدامین چمنی

که ز سر تا قدم آشوب دل و جان منی

لب ببستم ز سخن لیک به خلوتگه جان

گاه دل با تو و گاهی تو به دل در سخنی

بنما آن تن نازک ز قبا تا به چمن

[...]

جامی
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۴۸۹

 

ای که به شیرین سخنی نرخ شکر می شکنی

حبک اضنی بدنی شوقک افنی وسنی

چهره برافروخته ای جان کسان سوخته ای

ماه کدامین فلکی شمع کدام انجمنی

دیده کنم فرش رهت چون تو به سویم گذری

[...]

جامی
 

جامی » بهارستان » روضهٔ نخستین (در ذکر احوال مشایخ صوفیه) » بخش ۲۵

 

جمع است خیرها همه در خانه و نیست

آن خانه را کلید بغیر از فروتنی

شرها بدین قیاس به یک خانه است جمع

وان را کلید نیست بجز مایی و منی

هان احتیاط کن که نلغزی ز راه خیر

[...]

جامی
 

جامی » بهارستان » روضهٔ دوم (در ذکر حکمت حکما) » بخش ۳

 

ای پسر سری کش از دشمن نهفتن لازم است

به که از افشای آن با دوستان کم دم زنی

دیده ام بسیار از سیر سپهر کج نهاد

دوستان دشمن شوند و دوستیها دشمنی

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۵۰ - حکایت بر سبیل تمثیل

 

داشت در ده مقام بیوه زنی

تازه رویی و نازنین بدنی

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۴۲ - حکایت مجنون

 

آستین زد به هر نو و کهنی

داد دامن به چنگ خاربنی

جامی
 
 
۱
۲۲
۲۳
۲۴
۲۵
۲۶
۳۷
sunny dark_mode