گنجور

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۷۵۵

 

عشق تو داغ بندگی باز کشیده بر دلم

نام و نشان مقبلی شد به غم تو حاصلم

پیش دو دیده قدر من بین که میان مردمان

غیر خیال روی نو کی ننهد مقابلم

نیست عذاب خواندهای نامزد بهشتیان

[...]

کمال خجندی
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۲۰

 

تا کی زنی ز تیغ جفا نیش بر دلم

تا من مگر ز مهر و وفای تو بگسلم

جان و جهان فدای غمش کرده ام ولی

جز آه و ناله نیست ز دلدار حاصلم

گر دوست غافلست ز احوال زار من

[...]

جهان ملک خاتون
 

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۸۴

 

غیر او با او نگنجد در دلم

مشکل این حل و حل مشکلم

از جمال اوست هر حسنی که هست

لاجرم بر حسن خوبان مایلم

غیر او در هر دو عالم هست نیست

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » مثنویات » شمارهٔ ۵

 

سلطان هنروران عالم

کو راست هنروری مسلم

نسیمی
 

قاسم انوار » انیس العارفین » بخش ۲۷ - الحکایة فی معرفة العشق

 

گفت:یک دم نیست بی یادش دلم

این بسست ازهر دو عالم حاصلم

قاسم انوار
 

صوفی محمد هروی » ده نامه » بخش ۳ - نامه اول

 

زآتش غم گشت کباب این دلم

چاره من کن که درین مشکلم

صوفی محمد هروی
 

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۶۰۴

 

سینه شکافم هر سحر کاید صبا زان منزلم

باشد خورد زین رهگذر یک لحظه بادی بر دلم

چشمم ز خوبان خون فشان دل همدم آه و فغان

طبع بلاجو هم چنان باشد بدیشان مایلم

هستم ز مرغ بسته پر در دام زلفش بسته تر

[...]

جامی
 

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۶۰۵

 

بنمای ساعد ز آستین آن دم که خواهی بسملم

چون خواهیم خون ریختن باری به دست آور دلم

فارغ دلان را ده فروغ ای شمع مجلس بعد ازین

کین شعله های آه بس شبها چرا محفلم

جان مرغ طرف بام تو من می طپم بر خاک ره

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۵۴ - غزل گفتن عیینه در حسب حال خود

 

مانده دور از در تو آب و گلم

بر رخ توست چشم جان و دلم

جامی
 
 
۱
۹
۱۰
۱۱
۱۲
۱۳
۱۹
sunny dark_mode