گنجور

فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۱

 

یکی گفت شاها سرش را بریم

بدو گفت شاه اندر او ننگریم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۳۷

 

ز هر دست خوبی فراز آوریم

به دشمن بمانیم و خود بگذریم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۴۵

 

چو آسوده باشیم و چیزی خوریم

یک امشب از این چشمه برنگذریم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۴۷

 

تو شاهی و ما یکسره کهتریم

ز رای و ز فرمان او نگذریم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۴۷

 

تو شاهی و ما سر به سر کهتریم

ز پیمان و فرمان تو نگذریم

فردوسی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۴۱ - مردن ورقه و خبریافتن گلشاه

 

سواران بگفتند فرمان بریم

بگوییم چون بر درش بگذریم

عیوقی
 

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۵

 

اگر با خرد جفت و اندر خوریم

غم‌خور چو خر چندو تاکی خوریم؟

سزد کز خری دور باشیم ازانک

خداوند و سالار گاو و خریم

اگر خر همی کشت حالی چرد

[...]

ناصرخسرو
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۸ - آمدن ضحاک به مهمانی اثرط و دیدن گرشاسب را

 

سواری او نیز ما بنگریم

به میدان هنرهای او بشمریم

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۳۵ - قصه زنگی با پهلوان گرشاسب

 

بیا بزم شادی بَرِ او بریم

بداریمش از پیش و ما می خوریم

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۹۹ - برون آوردن شاه قیروان لشگر به جنگ

 

چه باید که رنج فزونی بریم

به دشمن بمانیم و خود بگذریم

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۸ - سپری شدن روزگار اثرط

 

به جای بلند ار ز مه برتریم

چو مرگ آید از زیر خاک اندریم

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۳ - قصه خاقان با برادرزاده

 

می و بزم کاینجاست آنجا بریم

نریمان زند تیغ و ما می‌خوریم

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۴ - جنگ نریمان با تکین‌تاش

 

بدان کوش کایمان به بیرون بریم

که یکسر به گرداب گردون دریم

اسدی توسی
 

منوچهری » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۴۵

 

خیز بترویا! تا مجلس زی سبزه بریم

که جهان تازه شد و ما ز جهان تازه‌تریم

بر بنفشه بنشینیم و پریشیم خطت

تا به دو دست و به دو پای بنفشه سپریم

چون قدح گیریم از چرخ دو بیتی شنویم

[...]

منوچهری
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۶۳ - سؤال کردن فرامرز(و) پاسخ دادن برهمن

 

درو گنج و گوهر فراز آوریم

تهیدست زین پس چرا بگذریم

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۳۸ - نصیحت کردن ایرانیان،فرامرز را

 

به نزدیک رستم چه پوزش بریم

چگونه رخ زال زر بنگریم

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۶۰ - سخن گفتن فرطورتوش با بزرگان خود

 

که با یکدگر ما نه هم گوهریم

مبادا کزین کار کیفر بریم

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۶۲ - پاسخ نامه فرطور توش به فرامرز رستم

 

ز گفتار شیرینش رامش بریم

ز پیمان و از رای او نگذریم

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۸۳ - داستان سه فرزانه

 

من وشاه و تو هرسه تن بگذریم

زکاری که کردیم کیفر بریم

سرایندهٔ فرامرزنامه
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۱۲
sunny dark_mode