×
عطار » مظهر » بخش ۳ - در اشاره به کتب و تألیفات خود فرماید
هر آنکس کو زدنیا کام ور شد
به آخر او ز دین حق بدر شد
عطار » مظهر » بخش ۳ - در اشاره به کتب و تألیفات خود فرماید
هر آنکس را که دنیا چون شکر شد
ورا تیغ چو زهرش در جگر شد
عطار » مظهر » بخش ۶ - در آفرینش انسان و مبدأ و معاد او فرماید
ز بعد چارتا پانزده نظر شد
عطارد را از این معنی خبر شد
عطار » مظهر » بخش ۷ - در اشاره بتألیفات خود و عدد ابیات آنها فرماید
هر آنکس را که حیدر راهبر شد
درون جنّت او همچون قمر شد
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵ - در نعت سیّد المرسلین علیه افضل الصّلوات و اکمل التحیّات فرماید
ز هر منزل که او سوی دگر شد
اگرچه پخته بُد او پختهتر شد
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۷ - در صفات جزو و کل بهر نوع بر اسرار حقیقت فرماید
چو جسمت جان شد و جان راهبرشد
حقیقت جسم بی خوف و خطر شد
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۱ - تمامی اشیا از یک نور واحدند
چو باد از سوی باد آبادتر شد
عیان در عین لا کلّی سپر شد
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۵۵ - و قال ایضاض یمدحه «نظرنامه»
اس سرافراز که هر جای که صاحب نظریست
خاک پایت را از دیده و دل چاکر شد
آفتابست که عالی نظر آمد، بنگر
که چه از حرص زمین بوس تو مستشهر شد
هرکه چون نرگس صاحب نظرست از سر ذوق
[...]
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۴۰ - در تفسیر این آیت که انا عرضنا الامانة علی السموات و الارض و الجبال فابین ان یحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان انه کان ظلوماً جهولا
بر بد و نیک چونکه قادر شد
زان سبب قابل اوامر شد
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۸۰ - رجوع کردن بقصۀ شفاعت مریدان و پذیرفتن ولد سخن ایشانرا و بمقام والد خود بشیخی نشستن
روم چی بل همه جهان پر شد
قطرۀ جمله زین عمان درشد
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۰۶ - در بیان آنکه هر نفسی که آدمی در دنیا میزند و آن رادر نظر نمیآورد عنداللّه هیچ ضایع نیست و عاقبت همه پیش خواهد آمدن از خیر و شر، چنانکه میفرماید که فمن یعمل مثقال ذرة خیراً یره و من یعمل مثقال ذرة شراً یره
در جهان بقا چو سرور شد
نفس دونش زبون و مضطر شد