گنجور

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۸۶

 

تا چند در آزاری ای دل زهوسناکی

حیف است غبار آلود آئینه باین پاکی

زآلایش فطرت خاک جا کرده باین مرکز

گر تو نهی آلایش روشنتر از افلاکی

از مهر بتان بگسل کاین امر بود عاطل

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۴۲

 

آفت عرصه خاکی و مه افلاکی

با چنین لطف که گوید که ز آب و خاکی

گر کست خواند پریزاد نه چندین عجب است

کادمیزاده ندیدیم بدین چالاکی

دام کوته‌نظران چون شدی ای حلقه زلف

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۷۵

 

مه جبینان جهان خاک و تو خود افلاکی

دو جهان زهر بکام من و تو تریاکی

ناز اگر هست چمن تو چمن آرا بمثل

حسن اگر هست فلک تو فلک الافلاکی

نشئه خیزد زمی و می زعنب آن از تاک

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 

حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۲

 

هذ اغزال هلال السمآء مضناکی

غد الغزالة فی العشق من حیاراکی

ز شوق روی تو گردید گل گریبان چاک

شقیق احمر ذوالکی بعض قتلاکی

ز آهوان نه همین صید اهل دل کردی

[...]

حکیم سبزواری
 

محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۱۲۲ - موشّح و مختوم به مدح ساقی کوثر امیرمؤمنان علی علیه السلام

 

حبذا شیوهٔ رندی و خوشا بی‌باکی

خرقه آلودگی و مستی و دامن پاکی

خویشتن را هدف تیر ملامت کردن

شهره شهر شدن در صفت بی باکی

خرقه بر تن درم از شوق چو یادم آید

[...]

محیط قمی
 

صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۱ - مسمط در ستایش پروردگار

 

هر چه بود عیب و نقص از همه پاکی

عین بقا عاری از فنا و هلاکی

در بر تو ماسوی کم از کف خاکی

با تو محاکم کی از محاکمه باکی

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۲۴ - وقایع جناب حر بن یزید ریاحی

 

چند ای دل از تغافل در ورطه هلاکی

واندر هلاک جان نیست اندر دل تو باکی

بی‌باکت عجیب است با آنکه مشت خاکی

ای مشت خاک تا کی محبوس این مغاکی

صامت بروجردی
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۸۵

 

صاحبا چند خفته ای در مهد

بجنابت ز عین ناپاکی

آفتابم من ارشنیدستی

قصه آفتاب و سکاکی

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲ - حشرات الارض بهارستان

 

ای عمه رتیلا خیز با چستی و چالاکی

کن پنجه خود را تیز چون قیچی دلاکی

در زیر نمد تا چند ای جوجه خرخاکی

ور می پلکی با خویش چون مردم تریاکی

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » اصطلاحات علم رمل » شمارهٔ ۷ - ایضا

 

زوج و فردی زوج و فردی قبض داخل گشته حاکی

از ذنب خویشان و یاران نحس هم بادی و خاکی

ادیب الممالک
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۲

 

چشم مستت همه مردم کشد از بی‌باکی

ای عجب مست که دیده است بدین چالاکی

خو از آن کرد دلم با غم عشقت که ندید

عشرتی در دو جهان خوش‌تر از این غمناکی

نه همین تیرگی از بخت من‌ آموخته شام

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲۰ - خطاب وجدان به طبیعت

 

اگر از نسل میمون یا نژاد آدم خاکی

ز مشرق یا که از مغرب زمینی یا که افلاکی

ز یک نوعید با همنوع خود تا چند بی‌باکی

چرا اینقدر بی‌رحمی چرا اینقدر سفاکی

صغیر اصفهانی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۳۷ - پیوند نور

 

ز پاکیت، آسمان را فر و پاکی

ز انوارت، زمین را تابناکی

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۸ - گوهر و سنگ

 

کمی در اصل من میبود پاکی

شد آن پاکی، در آخر تابناکی

پروین اعتصامی
 

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵ - زندانی خاک

 

نه عقلی و نه ادراکی و من خود خاک و خاشاکی

چه گویم با تو کز عزت ورای عقل و ادراکی

نه مشکاتم که مصباح جمال عشقم افروزد

چه نسبت نور پاکی را به چون من خاک ناپاکی

نه آتش هم به چندین سرکشی خاکستری گردد

[...]

شهریار
 

رهی معیری » ترانه‌ها و نغمه‌ها » شمارهٔ ۵۲ - برای سنگ مزارم سروده‌ام

 

سراغی کن ز جان دردناکی

برافکن پرتوی، بر تیره خاکی

رهی معیری
 
 
۱
۳
۴
۵
sunny dark_mode