گنجور

 
ادیب الممالک

فرد و سه زوج است لحیان اولین مسعود و خارج

ناری و برجیس و جسم و جان و سیراعلی المعارج

فرد و زوجی فرد و زوجی قبض خارج چون شماری

مال و اعوان سعد دوم شمسی و آبی و ناری

زوج و فردی زوج و فردی قبض داخل گشته حاکی

از ذنب خویشان و یاران نحس هم بادی و خاکی

چارمین باشد جماعت چار زوج است از عطارد

ممتزج ثابت بکان و ملک و مسکن گشته وارد

پنجمین دو فرد و زوج و فرد کوسج سعد و زهره

ناری و بادی و خاکی منقلب خط هدیه بهره

فردی و دو زوج و فردی عقله کیوانی نحوست

برده دغم نار و خاکش داده گرمی با یبوست

زوج سه یک فرد انگیس است و کیوان نحس و داخل

شرکت وزن ضد و غایب هفتم و خاکی مداخل

زوج و فردی و دو زوجی حمره ثابت نحس و هشتم

بادی و مریخی امر مخفی ارث و مرگ مردم

هم دو زوج و فرد و زوج آمد بیاض و ثابت از مه

سعد و آبی علم و دین آنگه سفر با دوری ره

نصرة الخارج دو فرد است و دو زوج از شمس عاشر

سعد و شغل و شاه و مادر آتشت و بادش عناصر

نصرة الداخل دو زوج است و دو فرد و سعد و نیکو

مشتری آبی و خاکی زو امید دوستان جو

عتبة الخارج سه فرد و زوج شد وز راس باشد

آبی و ناری و خاکی خصم و حیوان نحس باشد

فرد و زوج آنگه دو فرد آمد نقی مریخ و طالب

ناری و خاکی و بادی منقلی با شر غالب

عتبة الداخل بود زوج و سه فرد و سعد و زهره

بادی و آبی و خاکی غایبان را دیده چهره

زوج و دو فرد است و زوجی اجتماع از تیر ثابت

بادی و آبی درخشان قضایا را منابت

چار فرد آمد طریق از ماه و سعد و منقلب شد

عاقبت دان ز آب و باد و خاک و آتش منشعب شد

صورت هر شکل از شکل نخستین ده مزاجش

حاصلش تکرار کن تا از ضمیر آید سراجش

سعد و نحس و نسبت آن شکل ها را با بیوتش

ده بخرج و دخل آن در انقلاب و در ثبوتش