گنجور

عطار » بلبل نامه » بخش ۳۲ - نصیحت بلبل طاوس را به قطع کردن زینت

 

درون خانهٔ جانت سیاه است

چه سود ار بر سرت زرین کلاه است

عطار
 

عطار » بلبل نامه » بخش ۳۸ - در مناجات باری تعالی

 

گناهم گر زماهی تا بماه است

ولیکن رحمتت بیش از گناه است

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش چهارم » بخش ۱ - المقالة الرابعه

 

ز یک یک ذره سوی دوست راه است

ولی بر چشم تو عالم سیاه است

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش ششم » بخش ۴ - الحکایه و التمثیل

 

چو فردا روی‌ها بعضی سیاه است

نه بعضی روی‌ها مانند ماه است‌؟

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش یازدهم » بخش ۱۲ - الحکایه و التمثیل

 

ولی تا باز را در سر کلاه است

کجا درخورد دست پادشاه است

عطار
 

عطار » سی فصل » بخش ۲۸

 

سراسر این کتب اسرار شاه است

به‌معنی هر دو عالم را پناه است

عطار
 

عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۳ - آغاز سخن

 

خرابی جای گنج پادشاه است

چه دانی تا خرابی خود چه جاه است

عطار
 

عطار » مظهر » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

مرا گنج معانی جفر شاه است

که هر دو کون پیشش چون گیاه است

عطار
 

عطار » مظهر » بخش ۳ - در اشاره به کتب و تألیفات خود فرماید

 

امیرالمؤمنین میدان که شاه است

مرا در کلّ آفتها پناه است

عطار
 

عطار » مظهر » بخش ۳ - در اشاره به کتب و تألیفات خود فرماید

 

مرا کاری دگر در پیش راه است

که عالم بر دو چشم من سیاه است

عطار
 

عطار » مظهر » بخش ۵ - در تمثیل عیاران بغداد و خراسان فرماید

 

در این چه کار تو اکنون تباه است

که این چه بر تو چون قطران سیاه است

عطار
 

عطار » مظهر » بخش ۷ - در اشاره بتألیفات خود و عدد ابیات آنها فرماید

 

دو پور و دو کتب از بهر شاه است

دگرها غرق دریای گناه است

عطار
 

عطار » مظهر » بخش ۷ - در اشاره بتألیفات خود و عدد ابیات آنها فرماید

 

کلید جمله توحید الاه است

بر این معنی شه مردان گواه است

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

خبرداری که جانان پیر راه است

کنون اندر مکان اعیان شاه است

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۶ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

دلا این نور اینجا دید شاه است

همه ذرّات را پشت و پناه است

عطار
 

ظهیر فاریابی » قصاید » شمارهٔ ۱۲

 

انک بر تخت مکرمت شاه است

شرف الدینِ حق شرفشاه است

در تکاپوی خدمتش جوزا

از کمر بستگان درگاه است

وز پی امتثال فرمانش

[...]

ظهیر فاریابی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۲ - الشریعة

 

هر چند که عقل رهبر آگاه است

اندر ره شرع پای او کوتاه است

در بارگهی که شرع شاهنشاه است

رهبر که نه پیروی کند گمراه است

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۱۰ - الشریعة

 

هر کاو زحقیقت وجود آگاه است

با او سخن دراز بس کوتاه است

در عالم امر شرع شاهنشاه است

وین جمله برون زپردهٔ این راه است

اوحدالدین کرمانی
 
 
۱
۲
۳
۴
۹
sunny dark_mode