گنجور

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۶

 

ز حجاب عشق خون شد جگرم کنم چه چاره

که تو در کنارم و من ز تو مانده بر کناره

گر از الفت دل تو شکند دلم چه حیرت

که دل من آبگینه دل تست سنگ خاره

نگری باشک گرمم چو بچشم کم نظرکن

[...]

مشتاق اصفهانی
 

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۸

 

تا کی کند یار، از من کناره

افغان ز گردون، آه از ستاره

او را که آبی، بر سردم نزع

چون صبح یابد، عمر دوباره

داند دل ما، ز آندل چه دیده است

[...]

مشتاق اصفهانی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۳۱

 

سلطنتهای نفس امّاره

دلخوریهای حرص بیچاره

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۴۱

 

مانده در کار خویش بیچاره

وندرین کارگاه، هر کاره

حزین لاهیجی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱

 

آن زمان بهر آن ستمگاره

بایدم کرد فکر گهواره

آذر بیگدلی
 

نورعلیشاه » جامع الاسرار » بخش ۳ - حکایت

 

بهر سو گشته سرگرم نظاره

هزاران مهر و ماهش را ستاره

نورعلیشاه
 

قائم مقام فراهانی » جلایرنامه » بخش ۸

 

چو فارغ گردد از شخم سه باره

به گوشن افکند تخم بهاره

قائم مقام فراهانی
 

قائم مقام فراهانی » جلایرنامه » بخش ۱۴

 

برنجی شیشه ای بودی سه پاره

به هم چون وصل شد گشتی مناره

قائم مقام فراهانی
 

قائم مقام فراهانی » جلایرنامه » بخش ۱۶

 

زمین چون آسمان شد پر ستاره

در اطرافش خلایق در نظاره

قائم مقام فراهانی
 

قائم مقام فراهانی » جلایرنامه » بخش ۲۵

 

خداوندا وجودش از مکاره

نگه داری ز آسیب ستاره

قائم مقام فراهانی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۱

 

«رجب» آن ناتوان شیرخواره

که بودش زان میان از ما کناره

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۴ - سرگذشت شیرین

 

کنم از صحبت شیرین کناره

کنم من سینه گر او کند خاره

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۵ - حکایت

 

بر او بر وصله های بی شماره

چو جیب ناشکیبان پاره پاره

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۵ - حکایت

 

من از پی می دویدم بهر چاره

چه سود از جهد چون بد شد ستاره

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۶ - حکایت

 

غرض چون بود سد سوراخ چاره

بدان سوراخ رو کردم دوباره

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۷

 

دریغ آن پیر مرد شیرخواره

که می گشت از پی آن ماه پاره

یغمای جندقی
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۰

 

آهی که رخنه کردم، از وی به سنگ خاره

عاجز شد از دِلِ دوست، یا رب دگر چه چاره؟ 

بیداری‌ام چه دانی؟ ای خفته‌‌ای که شب‌ها

نَنْشَسته‌ای به حسرت، نشمرده‌ای ستاره

جانان اگر نشیند، یک بار در کنارم

[...]

فروغی بسطامی
 
 
۱
۲۲
۲۳
۲۴
۲۵
۲۶
sunny dark_mode