صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۳۵
سالها خرقه ما در گروه صهبا بود
رونق میکده از درس و دعای ما بود
![صوفی محمد هروی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/soofi.gif)
صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۳۵
دوش در خاطر من ولوله گیپا بود
در تمنای رخش دل همه شب شیدا بود
در حریم حرم دیگ، مربع چو نشست
گوشت بره کنون دولت گندم وا بود
خرده هائی که عیان داشت، روان کرد نثار
[...]
![صوفی محمد هروی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/soofi.gif)
نظام قاری » دیوان البسه » غزلیات » شمارهٔ ۳۶ - خواجه حافظ فرماید
سالها دفتر ما در گرو صهبا بود
رونق میکده از درس و دعای ما بود
سالها تا رتنم تافته کمخا بود
دل چون پرمگس شیفته والا بود
پیش ازان روز که والا شود آب سرسنگ
[...]
![نظام قاری](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/ghari.gif)
نظام قاری » دیوان البسه » مخیّلنامه (در جنگ صوف و کمخا) » بخش ۶ - در آگاه شدن کمخا از مخالفت آن رختها و بخود پیچیدن
هزارش سرار صوف بالا بود
درازی او همچو پهنا بود
![نظام قاری](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/ghari.gif)
نظام قاری » دیوان البسه » مخیّلنامه (در جنگ صوف و کمخا) » بخش ۱۳ - در چریک انداختن و لشکر آوردن از اطراف
بصوف آستر که زوالا بود
گهی او فراویز کمخا بود
![نظام قاری](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/ghari.gif)
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۲۱ - حاصل جواب عارف از سؤال پسر
رخت آیینه مصفا بود
زان جمال ازل هویدا بود
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۵۲ - رفتن معتمر دنبال آواز نالنده بار دوم و یافتن عیینه
آن دو خط کز رخش هویدا بود
گوییا جدولی مثنا بود
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۹ - حکایت پیر دهقان و خم پر خوشه گندم یافتن وی و تفحص نمودن پادشاه که آن در کدام تاریخ بوده است
پیر گفتا که آن نه از ما بود
اثر عدل شاه والا بود
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۱۳ - در منقبت قطب الطریق غوث الخلایق خواجه بهاء الملة والدین محمد البخاری المعروف به نقشبند قدس الله تعالی سره
وان گهر پاک نه هر جا بود
معدن آن خاک بخارا بود
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۲۷ - حکایت تیز بصری حسن بصری رضی الله عنه که نکته حکمت حجاج را در ظلمات ظلم او مشاهده نموده
حکمت نو یافته هر جا بود
گم شده خاطر دانا بود
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۱۶ - در صفت و نسب زلیخا که مغرب از طلوع آفتاب جمالش مشرق گشته بود بلکه به هزار درجه از آن گذشته
مرصع موی بندش کز قفا بود
هزاران عقد گوهر را بها بود
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۱۸ - وزیدن نسیم سحری بر زلیخا و نرگس خوابناکش را گشادن و از خیال شبانه غنچه وار خون به دل فرو خوردن و مهر بر لب نهادن
عنان دل به دستش خود کجا بود
که هر جا بود با آن دلربا بود
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۴ - در نعت پیمبر اکرم
در آن دو عالم و آدم کجا بود
که نورش شمع بزم کبریا بود
![اهلی شیرازی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/ahli.gif)
اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۲۵ - زاری کردن پروانه از فراق شمع
مرا دنبال او رفتن خطا بود
خطایی کردم و اینم سزا بود
![اهلی شیرازی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/ahli.gif)
اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۲
مهر رخسارت ز ذرات جهان پیدا بود
هر دو عالم در شعاع حسن او شیدا بود
پرتو حسنت عیان بینم ز ذرات جهان
مهر رخسار تو تابان از همه اشیا بود
مرغ جان عاشقان را در هوای وصل دوست
[...]
![اسیری لاهیجی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/asiri.gif)
اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۳
هنوز هست جهان را به نیست مأوابود
که جانم از می عشق تو مست و شیدا بود
ببزم وصل چو ساقی شراب عشقم داد
کمینه جرعه جانم هزار دریا بود
چو دیده باز گشادم جمال رخسارت
[...]
![اسیری لاهیجی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/asiri.gif)
اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
بازگشت جمله در دریا بود
گر به جویش چند روزی جا بود
![اسیری لاهیجی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/asiri.gif)
اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۴۶ - درویشی که از عشق عابدی را مدهوش دید
هر ک ه او را دیدۀ بینا بود
هر چه بیند ، حق در او پیدا بود
![اسیری لاهیجی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/asiri.gif)
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۲۳ - گفتار اندر دلربایی شیرین از فرهاد مسکین و گفت و شنید آن دو به طریق راز و نیاز در پردهٔ راز
بگفتش کن چه حرف آشنا بود
بگفتا مژدهای چند از وفا بود
![وحشی بافقی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vahshi.gif)
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۲۶ - در گفتگوی شیرین با فرهاد و تعریف کوه بیستون و مأمور نمودن فرهاد به کندن کوه بیستون
نشیب او به گردون رهنما بود
فرازش را خدا داند کجا بود
![وحشی بافقی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vahshi.gif)