گنجور

 
نظام قاری

سالها دفتر ما در گرو صهبا بود

رونق میکده از درس و دعای ما بود

در جواب او

سالها تا رتنم تافته کمخا بود

دل چون پرمگس شیفته والا بود

پیش ازان روز که والا شود آب سرسنگ

مهر او همچو خشیشی بدل خارا بود

قد سنجاب برویش زده اطلس دیدم

همچو آبی که درو رو زصفا پیدا بود

صوفی صوف مرا در حق پشمین شلوار

رخصت خبث نداد ارنه حکایتها بود

بنهایت نرسانید بدایات قماش

گرچه گز درره او پیک قدم فرسا بود

دکمه میگشت چو پرگار به پیرامن جیب

و ندران دایره سرگشته پا بر جا بود

صنمی دی نمودست مرا والائی

کز لطافت همه کالاش ازان پیدا بود

از جهان رفت و کفن نیز بروزیش نشد

انکه او منکر اوصاف لباس ما بود

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
سعدی

نفسی وقت بهارم هوس صحرا بود

با رفیقی دو که دایم نتوان تنها بود

خاک شیراز چو دیبای منقش دیدم

وان همه صورت شاهد که بر آن دیبا بود

پارس در سایه اقبال اتابک ایمن

[...]

ناصر بخارایی

دوش در فکر من آن شکل قد و بالا بود

نظر همت من از طرف بالا بود

دیده می‌زد همه شب نقش خیالت بر آب

پیش صاحبنطران راز نهان پیدا بود

آب چشم از سرم امروز گذشت و چه عجب

[...]

حافظ

سال‌ها دفترِ ما در گرو صَهبا بود

رونقِ میکده از درس و دعایِ ما بود

نیکیِ پیرِ مغان بین که چو ما بدمستان

هر چه کردیم به چشمِ کَرَمَش زیبا بود

دفترِ دانش ما جمله بشویید به مِی

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از حافظ
صوفی محمد هروی

دوش در خاطر من ولوله گیپا بود

در تمنای رخش دل همه شب شیدا بود

در حریم حرم دیگ، مربع چو نشست

گوشت بره کنون دولت گندم وا بود

خرده هائی که عیان داشت، روان کرد نثار

[...]

اسیری لاهیجی

مهر رخسارت ز ذرات جهان پیدا بود

هر دو عالم در شعاع حسن او شیدا بود

پرتو حسنت عیان بینم ز ذرات جهان

مهر رخسار تو تابان از همه اشیا بود

مرغ جان عاشقان را در هوای وصل دوست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه