اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۲۲ - رفتن نریمان به شهر فغنشور
هزار اشتر از بختی و جنگلی
دو صد اسپ تاتاری و جزغلی
منوچهری » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۶۸ - در مدح فضل بن محمد حسینی
به نام خداوند یزدان اعلی
که دارای دهرست و دادار مولی
ملیک سماوات و خلاق ارضین
به فرمان او هر چه علوی و سفلی
نشستم بر آن ناقهٔ آل پیکر
[...]
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۷ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت دوم
ببستش به خم کمند یلی
گو شیرفش پهلو زابلی
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸ - آغاز داستان فرامرز پور رستم زال و بانو گشسب خواهر او
ز هر شاخساری شکفته گلی
سراینده بر هر گلی بلبلی
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۱ - باز نمودن راز خود، فرامرز و بانو گشسب با رستم زال و جنگ کردن ایشان
یکی زور کرد آن مه زابلی
به بازو گرفتش به چنگ یلی
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۲۱ - جواب نوشتن زال و رستم به هرسه پادشاهان هندوستان
ززینت رباید چو از پردلی
زما دور ماند مه کابلی
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۹۱ - سبب نظم کتاب
به مردانگی یل کابلی
به هندوستان و به هر منزلی
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۲۳ - رزم کردن ارژنگ شاه با هیتال شاه و شکست خوردن ارژنگ شاه گوید
به بینی تو آن سکری زابلی
بدین گونه کردی بکین پر دلی
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۴۸ - فتح کردن کوش پیل دندان بر لشکر چینیان
ز لشکرگهِ چینیان غلغلی
برآمد که آشفته شد هر دلی
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۸۷ - بازگشت شاه چین و رفتن آتبین به نزد طیهور
فرو داشت کشتی به یک منزلی
شد آشفته مردم ز خیره دلی
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۹۴ - زنهار دادن طیهور آتبین را
به چهره سراسر گل زاولی
به غمزه همه جادوی بابلی
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۹۴ - هدایای کارم به نزد فریدون و وصف اسبان آبی نژاد
گه شیهه آشفته ی بیدلی
مر او را تگی دورتر منزلی
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۲۵۶ - کوش در پیشگاه فریدون
بدین مهربانی و نیکودلی
روا دارم ار جان من بگسلی
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۳۰۰ - آگاه شدن فاروق، شاه خلایق، از آمدن کوش
بیامد بدیدش به ده منزلی
سپاهی بدین تیزی و یکدلی
سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۸۸
روی من شد چو زر و دیده چو سیم
از پی بخششت ای خواجه علی
رسم آن سیم بر دیدهٔ من
چون خداییست بر معتزلی
سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۹۲
خواندم حکایتی ز کتابی که جمع کرد
اندر حکایت خلفا زید باهلی
گفتا که داد مامون یک شب دو بدره زر
بر نغمت سحاق براهیم موصلی
کس کرد و باز خواست دگر روز بدرهها
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۱۴ - فی المُجاهدة
گشت بیاو به قدرت ازلی
از ثناء خفی و لطف جلی
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۶ - تمثیل در بیداری
نه بپرسید کاهلی ز علی
چون شنید از زبان دل گسلی