چو یک سال در کاخ قارن بماند
فریدون فرّخ ورا پیش خواند
چو چشمش برآمد به تاج کیی
بدید آن بزرگی و فرّخ پیی
به رخساره بپسود روی زمین
همی خواند بر تاج شاه آفرین
بخندید در روی او شاه و گفت
که بخت تو بنمود روی از نهفت
از این پس نبینی جز از کام خویش
چو آغاز یابی سرانجام خویش
چو از شاه بشنید کوش این نواخت
زمین را ببوسید و سر برافراخت
همی گفت کای نیکدل شهریار
خردپرور و راد و آمرزگار
از این پس یکی بنده باشمت پیش
پشیمانم از کار و کردار خویش
اگر شاه پاداش کردار من
بفرماید اندر خور و کار من
سرِ دار باشد مرا جایگاه
مگر بر من آمرزش آید ز شاه
فریدون فراوانش بنواخت و گفت
که با رای تو راستی باد جُفت
بخوبی سوی خانه کردش گُسی
فرستاد با او بزرگان بسی
فرستاد نزدش ز هرگونه ساز
ز دینار و اسبان گردنفراز
چو روز آمد، او را بخوبی بخواند
به کرسی زر پیکرش برنشاند
یکی خوان شاهانه آراستند
بخوردند و پس جام می خواستند
به مستی بدو گفت شاه بلند
که زندان به از پیشگاه بلند!
تو آن سختی از خوی بد یافتی
که از راه ما روی برتافتی
کنون آن همه سختی اندر گذشت
گذشته بد و نیک چون باد دشت
از این پس بیابی ز ما آرزوی
چو از مغز بیرون کنی تیره خوی
زمین را به رخساره بپسود کوش
بدو گفت کای خسرو پاک هوش
بدین مهربانی و نیکودلی
روا دارم ار جان من بگسلی
سزد گر به زیر پی اسب شاه
ازاین پس کنم خویشتن را تباه
که بخشایش آورد ازآن پس که من
گنهکار دیدم همی خویشتن
چو من بنده را، بند و زندان سزاست
چه زندان، مرا تیغ برّان جزاست
بدان تا کس از بندگان سترگ
نتابد ز فرمان شاه بزرگ
ولیکن بدان شهریارا، که من
گنهکار دیدم همی خویشتن
نبودم دلیری که آیم برت
ببوسم سر و خسروی افسرت
کنون گر بیازاریم کام توست
وگر خود ببخشاییم نام توست
چو دیدم بزرگی و آرام شاه
گر از من کنون درگذاری گناه
از این پس یکی بنده باشم به در
کمر بسته پیش شه تاجور
بخندید در روی او شهریار
بدو گفت اندیشه در دل مدار
همه در گذارم من از تو گناه
به گردون رسانمت از این پس کلاه
ز پرده چو پیدا شدند اختران
ز باده سر سرکشان شد گران
خرد چون گریزان شد از جام می
سوی خانه رفتند از آن بزم کی
ز پرده چو بنمود روی آفتاب
به می کرد مغز دلیران شتاب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: پس از یک سال اقامت در کاخ قارن، فریدون شاه، فردی را خواسته و تاج کیانی را به او میدهد. فرد با تواضع به خاک میافتد و از شاه میخواهد که پاداش کردار او را ببخشد. فریدون به او میگوید که از این پس فقط خوشیها را خواهد دید و به او احترام میگذارد. فرد با انواع هدایا به خانه برمیگردد و در روز بعد به جشن بزرگی دعوت میشود. در آن جشن، فریدون از او میخواهد که درباره مشکلات گذشتهاش صحبت کند، و فرد به بیان گناهکار بودن خود و نیاز به بخشایش از سوی شاه میپردازد. فریدون با محبت او را میآمرزد و میگوید که هر گناهی را از او میگذراند. در نهایت، جشن به پایان میرسد و همه بهخوشی به خانههایشان میروند.
هوش مصنوعی: پس از یک سال که فریدون در کاخ قارن ماند، او را فراخواندند.
هوش مصنوعی: وقتی چشمان او به تاج کیی افتاد، بزرگی و خوشبختی او را مشاهده کرد.
هوش مصنوعی: بر چهرهاش درخشش است و بر روی زمین، با زیباییاش به شاه آفرین میگوید.
هوش مصنوعی: او به لبخندی در برابر شاه گفت که بخت تو نشان از خوششانسیات را به وضوح نشان داده است.
هوش مصنوعی: از این به بعد تنها چیزی که خواهی دید، نتیجه و خواستههای خودت خواهد بود، چون وقتی که به پایان کار خود نزدیک میشوی، به آنچه خودت شروع کردهای توجه میکنی.
هوش مصنوعی: زمانی که او از شاه خبری شنید، به نشانهٔ احترام به زمین، آن را بوسید و سر خود را بالا گرفت.
هوش مصنوعی: او میگفت: ای پادشاه نیکوکار و دانا که فضایل خوبی داری و بخشنده هستی.
هوش مصنوعی: از این به بعد میخواهم بندگی تو را بکنم، چرا که از کارها و کردار خودم پشیمانم.
هوش مصنوعی: اگر پادشاه به من پاداشی بدهد که شایستهی کارها و کردارم باشد، در زندگیام تأثیر زیادی خواهد داشت.
هوش مصنوعی: من تنها در جایی که بر دار قرار دارم، احساس آرامش میکنم، مگر اینکه از سوی پادشاه بر من رحمت و بخشش نازل شود.
هوش مصنوعی: فریدون با محبت بسیار به او توجه کرد و گفت که راستگویی تو باید با عقل و تدبیر تو همراه باشد.
هوش مصنوعی: با خوبی، او را به سمت خانهاش فرستادند و همراه او گروهی از بزرگان را نیز فرستادند.
هوش مصنوعی: به نزد او از هر نوع وسیله و تجهیزات ارسال کرد، از طلا و اسبان بلندبالا.
هوش مصنوعی: وقتی صبح شد، او را با احترام فراوان صدا زد و بر تخت طلایی نشاند.
هوش مصنوعی: یک سفره سلطنتی را چیدند و غذای لذیذی روی آن قرار دادند. بعد از صرف غذا، مهمانان خواهان نوشیدنی شدند.
هوش مصنوعی: در حالت مستی، شاه بلند با زبانی کنایهآمیز به او گفت که بودن در زندان بهتر از حضور در پیشگاه و دربار اوست.
هوش مصنوعی: تو به دلیل سختیای که از ذات بد خود به دست آوردی، از راه ما دوری کردهای.
هوش مصنوعی: حال آن همه سختیها به پایان رسیده است؛ گذشته، چه خوب و چه بد، مانند بادی در دشت به سرعت گذشت.
هوش مصنوعی: از این به بعد اگر به دنبال آرزویی از ما باشی، مانند این است که زشتیهای درونت را کنار بگذاری و به نور و روشنی روی بیاوری.
هوش مصنوعی: زمین را به زیبایی به رخسار خود آراست و به او گفت: ای پادشاه باهوش و نیک سیرت.
هوش مصنوعی: اگر با مهربانی و خوبی برخورد کنی، حتی اگر جانم را بگیری، من چیزی نمیگویم.
هوش مصنوعی: اگر قرار باشد که به خاطر زیر پای اسب شاه خود را به نابودی بکشانم، پس این کار شایستهای است.
هوش مصنوعی: پس از آن که خود را گنهکار دیدم، بخشایش و رحمت را به سوی خود میآورم.
هوش مصنوعی: من که بندگی را میپذیرم، درندگی و سختی برای من شایسته است. چه فرقی میکند که در زندان باشم یا تحت تیغی برّان، هر دو حالتی به من تحمیل میشود.
هوش مصنوعی: بدان که هیچکس از بندگان بزرگ نباید از دستورات پادشاه بزرگ سرپیچی کند.
هوش مصنوعی: اما ای شهریار، بدان که من گناهکار، خود را دیدهام.
هوش مصنوعی: من جرأت نداشتم که بیدردسر بیایم و پیش تو دست بر سر و زیباییات را ببوسم.
هوش مصنوعی: حال اگر ما تو را آزار دهیم، به سود خودمان است و اگر ببخشیم، به خاطر نام توست.
هوش مصنوعی: وقتی که بزرگی و آرامش شاه را دیدم، اگر اکنون از من گناهی را بگذری، خوشحال میشوم.
هوش مصنوعی: از این به بعد میخواهم با تو به عنوان یک خدمتگزار باشم، در حالی که در برابر سلطان با افتخار و تواضع ایستادهام.
هوش مصنوعی: به او خندیدند؛ شاه به او گفت: در دل خود هیچ اندیشهای نداشته باش.
هوش مصنوعی: من از تو میگذرم و به آسمان میرسانمت، در حالی که دیگر گناهی بر گردنم نیست.
هوش مصنوعی: وقتی ستارهها از پس پرده بیرون آمدند، اثر نوشیدنی به شدت بر روی میهمانان حس شد.
هوش مصنوعی: زمانی که عقل و خرد از مَسْکر دور شد، دیگر از آن مهمانی به سوی خانه رفتند.
هوش مصنوعی: زمانی که آفتاب از پس پردهٔ غیب نمایان شد، دلیران به سرعت مشغول نوشیدن می شدند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.