گنجور

 
۱
۲
۳
۴
۵
۲۰
 

عطار » اسرارنامه » بخش هشتم » بخش ۱ - المقاله الثمانیه

 

ترا چه جرم کآوردندت ای دوست

تویی در راه معنی مغز هر پوست

۱ بیت
عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش نهم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل

 

بمانی چون پیازی پوست بر پوست

همی سوزی چو نبود مغزت ای دوست

۱ بیت
عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش نهم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل

 

چو اینجا مردی آنجا زادی ای دوست

سخن را باز کردم پیش تو پوست

۱ بیت
عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش نهم » بخش ۴ - الحکایه و التمثیل

 

وگر علم لدنی داری ای دوست

بود علم تو مغز و علم ما پوست

۱ بیت
عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش دهم » بخش ۱ - المقاله العاشر

 

به هر دم کز تو برمی‌آید ای دوست

چنان باید که پنداری یکی توست

۱ بیت
عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش یازدهم » بخش ۴ - الحکایه و التمثیل

 

برین درگه چه می‌پنداری ای دوست‌؟

که از مغز جهان فرقی‌ست با پوست

۱ بیت
عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش دوازدهم » بخش ۵ - الحکایه و التمثیل

 

چنین جرمی عظیم القدر ای دوست

نگردد از پی مشتی رگ و پوست

۱ بیت
عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش چهاردهم » بخش ۵ - الحکایه و التمثیل

 

تو تا بیرون نیایی از سرو پوست

نیابی ایمنی بر درگه دوست

۱ بیت
عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش شانزدهم » بخش ۴ - الحکایه و التمثیل

 

هر آن ملکی که از جان داری‌اش دوست

نیرزد هیچ چون مرگ از پی اوست

۱ بیت
عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش شانزدهم » بخش ۴ - الحکایه و التمثیل

 

فکندی همچو سقا آب در پوست

نه آبست این که فردا آتشت اوست

۱ بیت
عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش هفدهم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل

 

ترا این سخته نیست این کار ای دوست

برون می‌باید آمد پاک از پوست

۱ بیت
عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش نوزدهم » بخش ۱ - المقاله التاسعه عشر

 

ترا در ره بسی ریگست ای دوست

ز یک یک ریگ بیرون آی از پوست

۱ بیت
عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش بیست و یکم » بخش ۱ - المقاله الحادیه و العشرون

 

اگر از خویش خشنودی تو ای دوست

یقین می‌دان که آن خشنودیِ اوست

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم

 

چو تو بی او نیی تو کیستی اوست

همه اوست ای تو در معنی همه پوست

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۱ - در مدح خواجه سعدالدّین ابوالفضل

 

چو بود او در شریعت شافعی دوست

طریقت را علی الحق شافعی اوست

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن

 

نمود از لب دهان غنچه را دوست

خط سرسبز او چون غنچه در پوست

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن

 

رخ شیرینش لعلی بود در پوست

بر سیمینش سیمی بود دل دوست

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۲ - آغاز عشقنامۀ خسرو و گل

 

چو گل در پوست میگنجید با دوست

دلش چون گل نمیگنجید در پوست

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۲ - آغاز عشقنامۀ خسرو و گل

 

چه خندانی بگو احوالت ای دوست

که گُل از خنده بیرون آید از پوست

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۴ - رسیدن گل و هرمز در باغ و سرود گفتن با رباب

 

وگر راضی نیی دم بر زن از پوست

شبت خوش باداینک رفتم ای دوست

۱ بیت
عطار
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۲۰
 
تعداد کل نتایج: ۳۹۱