عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱
از قوت مستیم ز هستیم خبر نیست
مستم ز می عشق و چو من مست دگر نیست
در جشن می عشق که خون جگرم ریخت
نقل من دلسوخته جز خون جگر نیست
مستان میعشق درین بادیه رفتند
[...]
عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۲
دل خون شد و از توام خبر نیست
هر روز مرا دلی دگر نیست
گفتم که دلم به غمزه بردی
گفتا که مرا ازین خبر نیست
زر میخواهی که دل دهی باز
[...]
عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » بسم الله الرحمن الرحیم
ز کُنه ذات او کس را خبر نیست
بجز دیدار او چیزی دگر نیست
عطار » الهی نامه » بخش هفتم » (۲) حکایت ابرهیم علیه السلام با نمرود
چو کس را از دم آخر خبر نیست
ازان دم حصّه جز خوف و خطر نیست
عطار » الهی نامه » بخش هفتم » (۱۶) حکایت مؤذّن و سؤال مرد از دیوانه
چو در تو هیچ نامی را اثر نیست
ز صد کم یک ترا صد یک خبر نیست
عطار » الهی نامه » بخش دوازدهم » (۱) حکایت کیخسرو و جام جم
کسی کاو غرق شد از وی اثر نیست
وزو ساحلنشینان را خبر نیست
عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۲۰) حکایت دیوانۀ چوب سوار
چو از ماضی و مستقبل خبر نیست
بجز عمر تو نقدی ما حضر نیست
عطار » الهی نامه » بخش پانزدهم » (۸) حکایت ابراهیم ادهم با خضر علیه السلام
خضر گفتش که گر شه را خبر نیست
رباط اینست و بس، چیزی دگر نیست
عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او
کمان حق ببازوی بشر نیست
کزین آمد شدن کس را خبر نیست
عطار » الهی نامه » بخش پایانی » (۱۱) مناجات ابراهیم ادهم
ز سر تا پای من جای نظر نیست
که بروی هر زمان زخمی دگر نیست
عطار » بلبل نامه » بخش ۲۴ - آمدن سیمرغ به خدمت سلمیان و نموداری حال گفتن به بلبل
تو سیمرغی و یک مرغت هنر نیست
چو مرغان اندرین راهت گذر نیست
عطار » اسرارنامه » بخش ششم » بخش ۶ - الحکایه و التمثیل
ترا چون از یکی گفتن خبر نیست
وزان نوع حیاتت هیچ اثر نیست
عطار » اسرارنامه » بخش نوزدهم » بخش ۱ - المقاله التاسعه عشر
جهان بی وفا جز ره گذر نیست
ترا چندین تحمل در سفر نیست
عطار » خسرونامه » بخش ۵ - در فضیلت امیرالمؤمنین عثمان بن عفّان
حیابحریست کورا پاو سر نیست
ولی دروی به جز عثمان گهر نیست
عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن
سخنهای مرا در تو اثر نیست
مرا با تو کنون کاری دگر نیست
عطار » خسرونامه » بخش ۱۹ - گفتار در رخصت دادن دایه گلرخ را در عشق هرمز و حیله ساختن
ز بدنامی بتر چیزی دگر نیست
که در عالم ز بدنامی بتر نیست
عطار » خسرونامه » بخش ۲۵ - خواستگاری شاه اصفهان از گل
بجز امروز نقد ما حضر نیست
که دی بگذشت و از فردا خبر نیست
عطار » خسرونامه » بخش ۲۶ - طلب کردن قیصر باج و خراج از پادشاه خوزستان و رفتن هرمز به رسولی
سیه کردی مرا زین بد بتر نیست
پس از رنگ سیه رنگی دگر نیست