×
عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » در فضیلت فاروق رضی الله عنه
پیمبر چشم خود خواندش زهی قدر
چراغ خلد هم گفتش زهی صدر
عطار » الهی نامه » بخش سیزدهم » (۱) حکایت اسکندر رومی با مرد فرزانه
چه پرسی قصّهٔ سدّ سکندر
توئی هم سدِّ خویش از خویش بگذر
عطار » اسرارنامه » بخش دوم » بخش ۱ - المقاله الثانیه فی نعت رسول الله صلی الله علیه و سلم
زهی رتبت زهی قدرت زهی قدر
زهی صاحب زهی صادق زهی صدر
عطار » اسرارنامه » بخش دوم » بخش ۲ - در صفت معراج رسول صلی الله علیه و سلم
چه پنداری که خاک پای آن صدر
ندارد بر خداوند جهان قدر
عطار » خسرونامه » بخش ۲ - در نعت سیدالمرسلین خاتم النبیین صلی اللّه علیه و آله و سلم
چو آمد انبیا را خاتم آن صدر
ازان خاتم سلیمان یافت آن قدر
عطار » خسرونامه » بخش ۲۶ - طلب کردن قیصر باج و خراج از پادشاه خوزستان و رفتن هرمز به رسولی
چو من آنجا روم سرکش از این صدر
ببینندم بدین جاه و بدین قدر
عطار » خسرونامه » بخش ۳۱ - بیمار گشتن جهان افروز
زمین را بوسه زد در پیش آن صدر
بشه گفت ای برفعت آسمان قدر
عطار » خسرونامه » بخش ۴۴ - رشك حسنا در كار گل و قصد كردن
فراتر رفت زود از پیش آن در
بخواند آن هر دو را از زیر چادر
عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۳۴ - در شرح کشف اولیاء
تو این معنی ندانی ای برادر
ارادت دار و خوش برخوان و بگذر
عطار » هیلاج نامه » بخش ۵ - در مناقب حضرت امام حسن و امام حسین علیهما السلام
چرا درماندهٔ بگشاده این در
اگر مرد رهی زین در تو بگذر
عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۲ - در نموداری اعیان و خورشید جان فرماید
عجایب ماندهای چون حلقه بر در
که بگشاید ترا این حلقهٔ در؟
عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۹ - هم در این معنی بنوع دیگر فرماید
چو رخت افکندهام این لحظه بر در
از آنم در ره معنی قلندر
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۴ - در آنچه شریعت و حقیقت مراد یکی است
حقیقت با شریعت خانه و در
شناس اینجا چو احمد ذات حیدر