گنجور

 
۱
۲
۳
۴
۵
۱۷
 

عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود

 

بدو گفتا که ای بی دست و بی پای

شنیدم من که این ساعت فلان جای

۱ بیت
عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش دوم » (۱۰) حکایت ابوالفضل حسن و کلمات او در وقت نزع

 

که باشد همچو من صد بی سر و پای

که خود را گور خواهد در چنان جای

۱ بیت
عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش سوم » (۲) حکایت شیخ گرگانی با گربه

 

که تا چون می‌رود هر لحظه از جای

نه دست او شود آلوده نه پای

۱ بیت
عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش سوم » (۷) حکایت جوان گناه کار و ملایکۀ عذاب که برو موکّلند

 

جوان گوید خدایا در چنین جای

که نه سر دارد این وادی ونه پای

۱ بیت
عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش چهارم » (۱) حکایت سرپاتک هندی

 

چو اُستاد آمد و بنشست بر جای

فرو بردش درفشی سخت در پای

۱ بیت
عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش چهارم » (۴) حکایت شه زاده که مرد سرهنگ بر وی عاشق شد

 

نهادند آن دو تن را بند بر پای

بهم محبوسشان کردند یک جای

۱ بیت
عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش ششم » (۴) حکایت فخرالدین گرگانی و غلام سلطان

 

بیک ره سوخته زارش سر و پای

نه جامه مانده و نه تخت برجای

۱ بیت
عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش ششم » (۷) حکایت پسر ماه روی با درویش صاحب نظر

 

شکست آن بی سر و بن را به صد جای

چو شاخ گل هزاران خار در پای

۱ بیت
عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش ششم » (۷) حکایت پسر ماه روی با درویش صاحب نظر

 

فرود آمد ز اسپ آن عالم آرای

نهادش بر کنار از مهر دل پای

۱ بیت
عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش هفتم » (۱۸) حکایت سلطان محمود با ایاز

 

شهش گفتا کمند خویش بنمای

سر زلف دراز افکند در پای

۱ بیت
عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش دهم » (۲) مناجات موسی با حق تعالی ودر خواستن او یکی از اولیا

 

بحق گفتا کلیم عالم آرای

کسیم از دوستان خویش بنمای

۱ بیت
عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش دهم » (۳) حکایت در حال ارواح پیش از آفریدن اجسام

 

بماندند اندکی ارواح بر جای

که ایشان را نماند از هیچ سو رای

۱ بیت
عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش دهم » (۶) حکایت بهلول

 

برش بهلول را دیدند بر پای

بخون آغشته کرده جامه و جای

۱ بیت
عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش یازدهم » (۵) حکایت شبلی با سائل رحمه الله

 

به یک موی مژه برگیرد از جای

که عارف آورد هم بیش ازین پای

۱ بیت
عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش یازدهم » (۷) حکایت شیخ بایزید و آن قلّاش که او را حدّ می‬زدند

 

ستاده بهرِ من معشوق بر پای

چگونه من نباشم پای بر جای

۱ بیت
عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش دوازدهم » (۳) حکایت شبلی با آن جوان در بادیه

 

قصَب بر سر یکی نعلین در پای

خرامان با لباسی مجلس‌آرای

۱ بیت
عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش سیزدهم » (۵) حکایت مرد حریص و ملک الموت

 

سه روزم مهل ده بر من ببخشای

وزان پس پیش گیر آنچت بوَد رای

۱ بیت
عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش سیزدهم » (۱۵) حکایت زنبور با مور

 

که هر کو آن خورد کو را بوَد رای

نشیند بر مراد خویش هرجای

۱ بیت
عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش سیزدهم » (۱۶) حکایت پیغامبر و کنیزک حبشی

 

بفضل خود درین کار و درین رای

اگر تقصیر کردم عفو فرمای

۱ بیت
عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۱۵)حکایت آن زن که طواف کعبه می‬کرد و مردی که نظر برو کرد

 

ولی آگه نهٔ تو بی سر و پای

که از که بازماندستی چنین جای

۱ بیت
عطار
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۱۷
 
تعداد کل نتایج: ۳۳۵