گنجور

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶

 

ره عشاق راهی بی‌کنار است

ازین ره دور اگر جانت به کار است

وگر سیری ز جان در باز جان را

که یک جان را عوض آنجا هزار است

تو هر وقتی که جانی برفشانی

[...]

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب یازدهم: در آنكه سرّ غیب و روح نه توان گفت و نه توان » شمارهٔ ۴۶

 

گر جان گویم عاشق آن دیدار است

ور دل گویم واله آن گفتار است

جان و دل من پر گهرِ اسرار است

لیکن چه کنم که بر زبان مسمار است

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش اول » بخش ۱ - المقالة الاولی فی التوحید

 

چو در هر دو جهان یک کردگار است

ترا با کار چار ارکان چه کار است؟

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش پنجم » بخش ۱ - المقاله الخامسه

 

خرد طفل است و عشق استاد کار است

از این تا آن تفاوت بی شمار است

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش دوازدهم » بخش ۳ - الحکایه و التمثیل

 

شمار لشگرم سیصد هزار است

سلاح و اسب و گنجم بی‌شمار است

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش دوازدهم » بخش ۶ - الحکایه و التمثیل

 

تو‌را با حکمت یزدان چه کار است

مزن دم گرنه جانت زیر دار است

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش نوزدهم » بخش ۶ - الحکایه و التمثیل

 

تو را چه گر توانگر سیم‌دار است؟

و یا درویش در صد اضطرار است؟

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۸ - رسیدن نامهٔ گل به خسرو و زاری کردن او و رفتن در پی گل به اسپاهان

 

معانی همچو بلبل بی‌قرار است

سخن چون بوستانی پُر‌نگار است

عطار
 

عطار » سی فصل » بخش ۸

 

در این دریا جواهر بیشمار است

ولی انسان ز جوهر های یار است

عطار
 

عطار » سی فصل » بخش ۹

 

ولیکن روز دین سالی هزار است

بدان ترتیب عالم را مدار است

عطار
 

عطار » سی فصل » بخش ۱۴

 

همه سرگشته گردان بهر یار است

ز بهر دیدن او بی قرار است

عطار
 

عطار » سی فصل » بخش ۱۴

 

ولی انسان ز بهر کردگار است

مر او را جز شناسائی چه کار است

عطار
 

عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۸ - در شرح نفس فرماید

 

من آن گویم که او را اختیار است

ترا با قول دیگر کس چکار است

عطار
 

عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۹ - نباید بود ازو غافل زمانی

 

زکوة و حج خاص مالدار است

چو بگذاری از آن بهتر چه کار است

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۳ - در معراج حضرت خاتم صلی الله علیه و آله

 

چو فضل و رحمت تو بیشمار است

ترا بخشایش بیچاره کار است

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۶ - در اسرار عشق الهی فرماید

 

ز صورت دان و گرنه فقر یاراست

در او اسرارهای بیشمار است

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۷ - در اسرار عشق و نموداری هیلاج فرماید

 

حقیقت این زمان عطار یار است

مرا در سر جانان آشکار است

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۸ - در سؤال کردن از هیلاج و جواب دادن او را

 

در اینجا گنج معنی بیشمار است

در آخر دوستان را یادگاراست

عطار
 
 
۱
۲
۳
۵