گنجور

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
خواجه عبدالله انصاری

در بارگهت سگان ره را بار است

سگ را بار است و سنگ را دیدار است

چون سگ صفت سنگدل از رحمت تو

نومید نیم که سنگ و سگ را بار است

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از خواجه عبدالله انصاری
خیام

اکنون که گل سعادتت پربار است

دست تو ز جام می چرا بیکار است؟

مِی خور که زمانه دشمنی غدار است

دریافتن روز چنین دشوار است

مهستی گنجوی

گفتی که بدین رخان زیبا که مراست

چون خلد، وثاق تو بخواهم آراست

امروز در این زمانه آن زَهره که راست؟

تا گوید کان خلاف گفتی یا راست

میبدی

گر کشته دست را دیت دینار است

مر کشته عشق را دیت دیدار است‌‌

خاقانی

خاقانی اگر خرد سر ترا یار است

سیلی مزن و مخور که ناخوش کار است

زیرا سر هر کز خرد افسردار است

بر گردنش از زه گریبان عار است

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه