کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۹۴ - و قال ایضاً
بزرگا سرورا از روی انعام
ببخشش فرق کن نیک و بد شعر
چو ندهی کاغذ زر شاعرانرا
بده آخر بهای کاغد شعر
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱ - فی شهاب الدّین عزیزان
جهان دانش و معنی ، شهاب الدّین تویی آنکس
که چشم عقل کم بیند ، چو تو بسیار دانی را
ز رای سالخوردت دان ، شکوه بخت برنایت
مربّی آنچنان پیری، سزد جوانی را
ز قحط مردمی عالم ، چنان شد خشک لب تا لب
[...]
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۲ - وله ایضا
دی چو بشنیدم که کرد از ناگهان اسبت خطا
شد دل من کوفته چون پهلویت زین ماجرا
از طریق سرزنش با اسب گفتم کز خری
خواجه را از خود جدا کردی، خطا کردی چرا؟
اسب گفتا من برو از مادر او وز پدر
[...]
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۳ - ایضا له
ای که بر خدمت تو کردم وقف
هم نهان خود و هم پیدا را
چرخ را یک حرکت در همه عمر
بر خلاف تو نباشد یارا
نیست معلوم همانا بر وجه
[...]
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۴ - ایضا له
ایا صدری که شد پیش ضمیرت
همه اسرار گردون آشکارا
به خدمت چند بار آمد دعاگو
به عزم آن که بستاید شما را
کشیده از برای عرض در سلک
[...]
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۵ - ایضا له
فنون لطف خداوند صدر مجدالملک
نداده هیچ بهایی غلام کرد مرا
شدم ز خامة بیمار او خجل که هنوز
مرا ز دور ندیده قیام کرد مرا
نداده خم چو صراحی بخدمتش کردن
[...]
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۶ - وله ایضا
ای به حکم تو اقتدا کرده
تیغ خورشید در نفاذ و مضا
چرخ را در مقام حشمت تو
باز مانده ز کار هفت اعضا
در شب حادثات خاطر تو
[...]
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۷ - ایضاً له
ای بتدبیر اختیار ملوک
وی بتحقیق قدوۀ علما
صدر احرار فخر ملّت و دین
کز کف تست آز در نعما
ای بدولت سرای قدر تو در
[...]
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۸ - ایضا له
عنایتهای خواجه در حق من
فراوان نقل می کردند امّا
ندیدم زان عنایت هیچ تاثیر
که ظاهر گشت در نیک و بدما
مگر در اعتقاد این بزرگان
[...]
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۹ - وله ایضا
خطی بنوشته بودی بهر من پار
کزان شد کار عیش من مهنّا
کرم فرمای و دیگر بار بنویس
که نیکوتر بود خط مثنّا
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۰ - وله ایضا
ای به یاد خلق تو در بزم چرخ
زهره نوشیده فراوان جامها
ساعد کلک تو از چاه دوات
می برآرد آرزو را کامها
داده بر دست سعادت هر زمان
[...]
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۱ - ایضا له
ای ترا عرض خوار و مال عزیز
...ستی ها
مال بسیار تو زدونی تست
در مگیر از غرور مستی ها
وز بلندیّ همّتست مرا
[...]
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۲ - ایضا له
ای عزم تیز تار تو چون عمر درشتاب
چون کار روزگار عطای تو بیحساب
هم نوک خامة تو شده مبدع الصّور
هم دست منّت تو شده مالک الرّقاب
باد شمال کرده به لطف تو انتما
[...]
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۳ - ایضا له
مخدوم بزرگ، صدر منعم
ای پایۀ تو ورای القاب
مظلومم و هیچ یاورم نیست
کار من دلشکسته دریاب
من کد یه کنم به شعر و بخشش
[...]
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۴ - وله ایضا
نور دین ای ذات تو کان هنر
کان چه باشد؟ خود سراسر گوهرست
زنده همچون شمع از نور دلست
هر کرا تا بی ز مهرت در سرت
از برای نوعروس خاطرت
[...]
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۵ - وله ایضا
ای سروری که مخزن اسرارغیب رابهتر
بهتر کلیدخاطر مشکل گشای تست
آنجاست نزهت دل و دانش که روی تست
وانجاست قبلة مه واختر که رای تست
عزم تو جز منازل اقبال نسپرد
[...]
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۶ - ایضا له
عالم لطف و کرم سرور ارباب هنر
ای که انعام تو چون فضل تو بی پایانست
جان درازیّ امل از قلم کوته تست
که ریاض کرم از گریۀ او خندانست
فیض انعام جز از کلک تو می نگشاید
[...]
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۷ - وله ایضا
ندانم چه افتاد مال ترا
که چون خاطرت در پراکندگیست
به دیناری از وی صلت می کنی
پدیدست کت آخر زندگسیت
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۸ - ایضا له
سپهر شعبده باز از درون پردۀ غیب
لطیفه یی دگر آورد کاهلا صلوات
رسید دختر دیگر مرا و یکباره
ببرد رونق عیش و برفت آب حیات
اگر نتایج صلبم بود برین قانون
[...]
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۹ - ایضا له
اگرچه وعدۀ تو خاطرم را
فراغی داده است از فات مافات
دل اندیشناکم نیست ایمن
ازین معنی که نی التّأخیر آفات