مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۸۱ - تفسیر و هو معکم اینما کنتم
ما کییم اندر جهان پیچ پیچ
چون الف او خود چه دارد هیچهیچ
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۶ - تفسیر ما شاء الله کان
این همه گفتیم لیک اندر بسیچ
بیعنایات خدا هیچیم هیچ
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۱۲ - مغرور شدن مریدان محتاج به مدعیان مزور و ایشان را شیخ و محتشم و واصل پنداشتن و نقل را از نقد فرق نادانستن و بر بسته را از بر رسته
الصلا سادهدلان پیچ پیچ
تا خورید از خوان جودم سیر هیچ
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۳۹ - در صفت پیر و مطاوعت وی
پس رهی را که ندیدستی تو هیچ
هین مرو تنها ز رهبر سر مپیچ
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۴ - حسد کردن حشم بر غلام خاص
گرد نفس دزد و کار او مپیچ
هرچه آن نه کار حق هیچست هیچ
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۸۲ - امتحان هر چیزی تا ظاهر شود خیر و شری کی در ویست
دزد یعنی خاک گوید هیچ هیچ
شحنه او را در کشد در پیچ پیچ
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۳ - دعوت باز بطان را از آب به صحرا
گر شود ذرات عالم حیلهپیچ
با قضای آسمان هیچند هیچ
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۸ - رسیدن خواجه و قومش به ده و نادیده و ناشناخته آوردن روستایی ایشان را
ای بخورده از خیالی جام هیچ
همچو مستان حقایق بر مپیچ
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۹۳ - مخفی بودن آن درختان از چشم خلق
سایهٔ آن را نمیدیدند هیچ
صد تفو بر دیدههای پیچ پیچ
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۰۰ - شنیدن دقوقی در میان نماز افغان آن کشتی کی غرق خواست شدن
سر برهنه در سجود آنها که هیچ
رویشان قبله ندید از پیچ پیچ
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۳۱ - وخامت کار آن مرغ کی ترک حزم کرد از حرص و هوا
چون رهیدی شکر آن باشد که هیچ
سوی آن دانه نداری پیچ پیچ
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۳۸ - باز جواب انبیا علیهم السلام
ور منجم گویدت کامروز هیچ
آنچنان کاری مکن اندر پسیچ
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۱۷ - تفسیر این آیت کی ان تستفتحوا فقد جائکم الفتح ایهای طاعنان میگفتید کی از ما و محمد علیه السلام آنک حق است فتح و نصرتش ده و این بدان میگفتید تا گمان آید کی شما طالب حقاید بی غرض اکنون محمد را نصرت دادیم تا صاحب حق را ببینید
کو باشکسته نمیمانست هیچ
که نه غم بودش در آن نه پیچ پیچ
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۲۱ - بیان آنک طاغی در عین قاهری مقهورست و در عین منصوری ماسور
میرود کودک به مکتب پیچ پیچ
چون ندید از مزد کار خویش هیچ
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۹ - غرض از سمیع و بصیر گفتن خدا را
هشت سالت زان نپرسیدم به هیچ
که پرت دیدم ز جهل پیچ پیچ
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۷۵ - قصهٔ آنک کسی به کسی مشورت میکرد گفتش مشورت با دیگری کن کی من عدوی توم
من عدوم مر ترا با من مپیچ
نبود از رای عدو پیروز هیچ
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۴۶ - مثال عالم هست نیستنما و عالم نیست هستنما
سیم بربایند زین گون پیچ پیچ
سیم از کف رفته و کرباس هیچ
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۵۰ - در معنی این بیت «گر راه روی راه برت بگشایند ور نیست شوی بهستیت بگرایند»
مشتری خواهی بهر دم پیچ پیچ
تو چه داری که فروشی هیچ هیچ
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۶۸ - فرستادن عزرائیل ملک العزم و الحزم را علیهالسلام ببر گرفتن حفنهای خاک تا شود جسم آدم چالاک عیلهالسلام و الصلوة
باری آن امر سنی را هیچ هیچ
من نیارم کرد وهن و پیچ پیچ
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۷۰ - جواب آمدن کی آنک نظر او بر اسباب و مرض و زخم تیغ نیاید بر کار تو عزرائیل هم نیاید کی تو هم سببی اگر چه مخفیتری از آن سببها و بود کی بر آن رنجور مخفی نباشد کی و هو اقرب الیه منکم و لکن لا تبصرون
وا رهیدند از جهان پیچپیچ
کس نگرید بر فوات هیچ هیچ