مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۸۲ - بقیهٔ حکایت نابینا و مصحف
نیستم حافظ مرا نوری بده
در دو دیده وقت خواندن بیگره
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۸۶ - بازگشتن به قصهٔ دقوقی
این همیگفتی چو میرفتی براه
کن قرین خاصگانم ای اله
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۸۸ - بازگشتن به قصهٔ دقوقی
سال و مه رفتم سفر از عشق ماه
بیخبر از راه حیران در اله
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۰۵ - رفتن هر دو خصم نزد داود علیه السلام
چون در افکندند یوسف را به چاه
بانگ آمد سمع او را از اله
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۱۲ - عزم کردن داود علیه السلام به خواندن خلق بدان صحرا کی راز آشکارا کند و حجتها را همه قطع کند
او بخود برداشت پرده از گناه
ورنه میپوشید جرمش را اله
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۱۹ - شرح آن کور دوربین و آن کر تیزشنو و آن برهنه دراز دامن
از اصولینت اصول خویش به
که بدانی اصل خود ای مرد مه
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۳۱ - وخامت کار آن مرغ کی ترک حزم کرد از حرص و هوا
بازتان تواب بگشاد از گره
گفت هین بگریز روی این سو منه
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۴۹ - مشک آن غلام ازغیب پر آب کردن بمعجزه و آن غلام سیاه را سپیدرو کردن باذن الله تعالی
دست و پایش ماند از رفتن به راه
زلزله افکند در جانش اله
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۶۱ - دویدن آن شخص به سوی موسی به زنهار چون از خروس خبر مرگ خود شنید
گفت رو بفروش خود را و بره
چونک استا گشتهای بر جه ز چه
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۶۴ - حکایت آن زنی کی فرزندش نمیزیست بنالید جواب آمد کی آن عوض ریاضت تست و به جای جهاد مجاهدانست ترا
یاسه مه یا چار مه گشتی تباه
ناله کرد آن زن که افغان ای اله
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۶۵ - در آمدن حمزه رضی الله عنه در جنگ بی زره
چون جوان بودی و زفت و سختزه
تو نمیرفتی سوی صف بی زره
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۶۷ - حیله دفع مغبون شدن در بیع و شرا
بیضهٔ مار ارچه ماند در شبه
بیضه گنجشک را دورست ره
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۷۱ - بیان آنک هرچه غفلت و غم و کاهلی و تاریکیست همه از تنست کی ارضی است و سفلی
هر کجا سایهست و شب یا سایگه
از زمین باشد نه از افلاک و مه
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۷۸ - قصه وکیل صدر جهان کی متهم شد و از بخارا گریخت از بیم جان باز عشقش کشید رو کشان کی کار جان سهل باشد عاشقان را
از تو هم بجهد تو دل بر وی منه
پیش از آن کو بجهد از وی تو بجه
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۷۹ - پیدا شدن روح القدس بصورت آدمی بر مریم بوقت برهنگی و غسل کردن و پناه گرفتن بحق تعالی
گر گریزد کس نیابد گرد شه
ور گریزند او بگیرد پیش ره
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۷۹ - پیدا شدن روح القدس بصورت آدمی بر مریم بوقت برهنگی و غسل کردن و پناه گرفتن بحق تعالی
فهم نان کردی نه حکمت ای رهی
زانچ حق گفتت کلوا من رزقه
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۸۷ - جواب گفتن عاشق عاذلان را و تهدیدکنندگان را
وز ملک هم بایدم جستن ز جو
کل شیء هالک الا وجهه
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۲۰ - آگاه شدن پیغامبر علیه السلام از طعن ایشان بر شماتت او
ای دویده سوی دکان از پگاه
هین به مسجد رو بجو رزق اله
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۲۴ - امرکردن سلیمان علیه السلام پشهٔ متظلم را به احضار خصم به دیوان حکم
عقل کی ماند چو باشد سرده او
کل شیء هالک الا وجهه
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۳ - حکایت آن واعظ کی هر آغاز تذکیر دعای ظالمان و سختدلان و بیاعتقادان کردی
تلخ و تیز و مالش بسیار ده
تا شود پاک و لطیف و با فره